به چشم کرده ام ابروی ماه سیمایی

از ویکی‌مهدی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰ توسط Vafa (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''ماه سیما''' به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ماه سیما


به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی

خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی

امید هست که منشور عشقبازی من

از آن کمانچه ابرو رسد به طغرایی

سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت

در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی

مکدر است دل، آتش به خرقه خواهم زد

بیا ببین که که را می‌کند تماشایی

به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید

که می‌رویم به داغ بلندبالایی

زمام دل به کسی داده‌ام من درویش

که نیستش به کس از تاج و تخت پروایی

در آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنند

عجب مدار سری اوفتاده در پایی

مرا که از رخ او ماه در شبستان است

کجا بود به فروغ ستاره پروایی۱

فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب

که حیف باشد از او غیر او تمنایی

دُرَر ز شوق برآرند ماهیان به نثار

اگر سفینه حافظ رسد به دریایی


وطواط:

به زلف، مشکی، جانا، به چهره دیبایی

چو تو نباشد، دانم، کسی به زیبایی

مرا تو گویی: در هجر من شکیبا شو

کرا بود ز چنین صورتی شکیبایی ؟!

زبان ببندی و هر ساعت از حدیث مرا

هزار چشمهٔ خون از دو دیده بگشایی

-----------

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری


۱. محبوب شاعر، چنان که صفات او را می شمارد، کسی است که: ماه سیماست؛ مجلس آراست؛ تماشایی است؛ بلندبالاست؛ وامدار هیچ تاج و تختی نیست و از هیچ حکومتی پروا ندارد[و چنانکه در روایات گفته اند: بیعت هیچ گردنکشی بر گردن او نیست( )]و در شبستان زندگی، رُخش چون ماه می درخشد و هر ستاره ای در برابر فروغ او، تاریک است، کیست جز محبوب و موعود الاهی؟ نکته دیگر آن که توصیه می کند در بند فراق و وصال نباشید بلکه در اندیشه کسب رضایت او باشید!