معارج - آیه ۱ تا ۳

از ویکی‌مهدی

آیات مهدویت - سوره معارج - آیه 1 تا 3

سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ* لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ* مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ[۱]

سؤال کننده ای از عذاب حتمی الوقوع سؤال کرد و بداند که از کافران آن عذاب دفع نشود که آن عذاب از سوی خداوند مالک آسمانهاست .

علیّ بن إبراهیم، قال: سئل أبو جعفر علیه السّلام عن معنی هذا، فقال:

«نار تخرج من المغرب و ملک یسوقها من خلفها حتّی تأتی دار بنی سعد بن همّام عند مسجدهم فلا تدع دارا لبنی أمیّة إلّا أحرقتها و أهلها و لا تدع دارا فیها وتر لآل محمّد إلّا أحرقتها و ذلک المهدیّ علیه السّلام.»[۲]

علی بن ابراهیم: گوید: از حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام درباره معنی این آیه سؤال شد، آن بزرگوار فرمودند: آتشی است که از سوی مغرب برمی آید و پادشاهی از پشت سر آن را بسیج می کند تا اینکه به خانه بنی سعد بن همام نزد مسجدشان برسد، پس خانه ای برای بنی امیه باقی نمی گذارد مگر اینکه آن را و اهل آن را می سوزاند، و خانه ای که در آن خونی از آل محمد عليهم السلام [ستمگری نسبت به آل محمد عليهم السلام] باشد رها نمی سازد مگر اینکه آن را می سوزاند، و او مهدی عليه السلام است ».

محمّد بن إبراهیم النّعمانی: عن محمّد بن همّام، قال: حدّثنا جعفر بن محمّد بن مالک، قال: حدّثنی محمّد بن الحسین بن أبی الخطّاب، عن الحسن بن علیّ، عن صالح بن سهل، عن أبی عبد اللّه [جعفر بن محمّد علیهما السّلام فی قول اللّه عزّ و جلّ[۳]:

سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ قال:

«تأویلها فیما یجیء[۴] عذاب یرتفع[۵] فی الثّویّة، یعنی نارا تنتهی[۶] إلی [الکناسة] کناسة بنی أسد حتّی تمرّ بثقیف لا تدع وترا لآل محمّد علیهم السّلام إلّا أحرقته و ذلک قبل خروج القائم [علیه السّلام] .»[۷]

محمد بن ابراهيم نعمانی: از محمد بن همام روایت کرده گوید: حدیثمان داد جعفر بن محمد بن مالک گفت: حديثمان داد [حدیثم داد] محمد بن الحسين بن ابي الخطاب، از حسن حسين بن على، از صالح بن سهل، از حضرت امام ابوعبدالله جعفر بن محمد عليهما السلام که درباره قول خدای عز و جل [خدای تعالی : وسؤال کننده ای از عذاب حتمى الوقوع سؤال کرد و فرمود: تأویل آن خواهد آمد،] عذابی یعنی آتشی در ثویه بلند می شود تا اینکه به (كناسه) می رسد، کناسه بنی اسد تا جائیکه به خانه های قبيلة ثقيف بگذرد، هیچ خونی [ستمگری] نسبت به آل محمد عليهم السلام را بر جای نمی گذارد مگر اینکه آن را بسوزاند، و آن پیش از خروج قائم عليه السلام است.

عنه، قال: أخبرنا أبو سلیمان أحمد بن هوذة، قال: حدّثنا إبراهیم بن إسحاق النّهاوندیّ، (قال: حدّثنا) عبد اللّه بن[۸] حمّاد الأنصاریّ، عن عمرو بن شمر، عن جابر، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام: «کیف یقرؤون[۹] هذه السّورة؟» (قال:)

قلت: و أیّ[۱۰] سورة؟ قال: « [سورة] سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ »

فقال (علیه السّلام): «لیس هو سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ (و) إنّما هو: سال سیل (بعذاب واقع)، و هذه[۱۱] نار تقع بالثّویّة، ثمّ تمضی إلی کناسة بنی أسد [ثمّ تمضی إلی ثقیف فلا تدع وترا لآل محمّد (علیهم السّلام) إلّا أحرقته.»[۱۲]

و از اوست: که گوید: ابوسليمان احمد بن هوذه خبرمان داد گفت: ابراهيم بن اسحاق نهاوندی برایمان حدیث گفت که: [از عبدالله بن حماد انصاری از عمرو بن شمر، از جابر برایمان حدیث گفت که: حضرت امام ابوجعفر باقر عليه السلام فرمود: این سوره را چگونه می خوانند؟ راوی گوید: عرض کردم: کدامین سوره را؟ فرمود: (سورة سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ .)

پس آن حضرت عليه السلام ادامه داد: این سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ نیست، بلکه: سال سیل (بعذاب وأقع ) است [یعنی: سیلی از عذاب حتمی الوقوع روان گشت و این آتشی است که در ثویه واقع خواهد شد، سپس به کناسه بنی اسد می رود، آنگاه به سمت ثقيف متوجه می گردد . پس هیچ خونی [ستمگری] نسبت به آل محمد عليهم السلام بر جای نخواهد گذاشت مگر اینکه او را خواهد سوزاند »

سیمای حضرت مهدی در قرآن، هاشم بن سلیمان بحرانی، قائمیه اصفهان ص 444

  1. معارج (70): 1- 3.
  2. تفسیر قمی 2: 385.
  3. در مأخذ: قوله تعالی.
  4. در مأخذ: یأتی.
  5. [در مأخذ: یقع.]
  6. [در مأخذ: حتّی ینتهی.]
  7. کتاب الغیبة: 272 [باب 14، ح 48].
  8. در مأخذ: عن عبد اللّه بن.
  9. [در مأخذ: تقرؤون.]
  10. در مأخذ: أیّة.
  11. در مأخذ: هی.
  12. کتاب الغیبة: 272- 273 [باب 14، ح 49].