الرحمن - آیه ۴۱

از ویکی‌مهدی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۲۵ توسط Saeed (بحث | مشارکت‌ها) (مطلب جدید)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آیات مهدویت - سوره الرحمن - آیه 41

«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ الْأَقْدامِ»[۱]

مجرمین از چهره‌هایشان شناخته شوند، پس از موهای پیشانی و پاهای آنان گرفته می‌شود.

محمّد بن إبراهیم النّعمانی، قال: أخبرنا علیّ بن أحمد، قال: أخبرنا عبد[۲]اللّه بن موسی، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن أبیه، عن محمّد بن سلیمان الدّیلمیّ، عن أبی بصیر، عن أبی عبداللّه علیه‌السّلام فی قوله تعالی یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ قال:

«اللّه یعرفهم، و لکن نزلت فی القائم علیه‌السّلام، یعرفهم بسیماهم فیخبطهم بالسّیف هو و أصحابه خبطا.»[۳]

محمد بن ابراهيم نعمانی گوید: علی بن احمد خبرمان داد و گفت: عبد عبيدالله بن موسی از احمد بن محمد بن خالد، از پدرش، از محمد بن سلیمان دیلمی، از ابوبصیر، از حضرت ابی عبدالله امام صادق عليه‌السلام برایمان خبر آورد که آن بزرگوار درباره قول خدای تعالی: مجرمین از چهره‌هایشان شناخته شوند و فرمود: خداوند آنها را می‌شناسد، ولی این آیه درباره قائم عليه‌السلام نازل شده، و اوست که آنها را به چهره‌هایشان می‌شناسد، پس او و اصحابش آنها را از دم شمشیر می‌گذرانند».

محمّد بن الحسن الصّفّار: عن إبراهیم بن هاشم، عن سلیمان الدّیلمیّ[۴]، عن معاویة الدّهنیّ، عن أبی عبداللّه علیه‌السّلام فی قول اللّه تبارک و تعالی: یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ الْأَقْدامِ فقال: «یا معاویة ما یقولون فی هذا؟» قلت:

یزعمون أنّ اللّه تبارک و تعالی یعرف المجرمین بسیماهم فی القیامة فیأمر بهم فیؤخذ بنواصیهم و أقدامهم فیلقون فی النّار.

فقال علیه‌السّلام لی: «و کیف یحتاج [الجبّار] تبارک و تعالی إلی معرفة خلق أنشأهم و هو خلقهم؟!» فقلت: جعلت فداک، و ما ذاک[۵]؟ قال: «لو قام قائمنا علیه‌السّلام أعطاه اللّه السّیماء فیأمر بالکافر فیؤخذ بنواصیهم و أقدامهم ثمّ تخبط[۶] بالسّیف خبطا.»[۷]

و قرأ أبو عبداللّه[۸] علیه‌السّلام: «هذه جهنّم الّتی کنتما بها تکذّبان، تصلیانها لا تموتان[۹] [فیها] و لا تحییان.»[۱۰]

محمد بن الحسن صقار: از ابراهیم بن هاشم از سلیمان دیلمی (یا از سلمان)، از معاویه دهنی، از حضرت امام ابوعبدالله صادق عليه‌السلام روایت آورده که آن جناب راجع به فرموده خداوند تبارک و تعالى: مجرمین از چهره‌هایشان شناخته شوند، پس از موهای پیشانی و پاهای آنان گرفته می‌شود فرمود: ای معاویه در این باره چه می‌گویند؟ عرضه داشتم می پندارند که خداوند تبارک و تعالی در قیامت مجرمین را به چهره‌هایشان می‌شناساند، پس امر می‌شود از پیشانی و پاهایشان آنان را می‌گیرند و آنان را به آتش در می‌افکنند.

امام صادق عليه‌السلام فرمود: چگونه خداوند تبارک و تعالی نیاز دارد به شناختن خلایقی که آنها را آفریده؟ گفتم: فدایت شوم پس [معنی] این چیست؟ فرمود: هرگاه قائم ما عليه‌السلام بپا خیزد خداوند شناخت چهره‌ها را به آن حضرت عطا فرماید، پس امر می‌کند کافران را با پیشانی‌ها و قدم‌هایشان بگیرند سپس از دم شمشیر بگذرانند.

آنگاه حضرت ابوعبدالله صادق عليه‌السلام چنین خواند: این جهنم است که شما آن را تکذیب می‌کردید، به آن می‌رسید نه می‌میرید و نه زنده باشید»

«الشيڅ المفيد: في ألإختصاص: عن إبراهيم بن هاشم، عن محمد بن يماني، عن أبيه، عن سليماني [الأئمی، عن معاوية بن عمار [الأهني] عن آبی عبدالله عليه‌السلام في قول الله: وفرت المجرمون بسيماهم فيؤخذ بالواصی وَ الْأَقْدامِ [ف] قال علیه‌السّلام: «یا معاویة ما یقولون فی هذا؟» قلت: یزعمون أنّ اللّه تبارک و تعالی یعرف المجرمین بسیماهم فی القیامة فیأمر بهم فیؤخذ بنواصیهم و أقدامهم فیلقون فی النّار.

فقال علیه‌السّلام لی: «و کیف یحتاج الجبّار تبارک و تعالی إلی معرفة الخلق بسیماهم و هو خلقهم؟» قلت: فما ذاک، جعلت فداک؟ فقال: «ذلک لو قام قائمنا علیه‌السّلام أعطاه اللّه سیما أعدائنا[۱۱] فیأمر بالکافر فیؤخذ بالنّواصی و الأقدام، ثمّ یخبط بالسّیف خبطا.»[۱۲].

و شیخ مفید: در کتاب اختصاص از ابراهیم بن هاشم، از محمد بن سليمان، از پدرش، از سلیمان (دیلمی)، از معاوية بن عمار زدهنی، از حضرت امام ابوعبدالله صادق عليه‌السلام روایت آورده که آن بزرگوار درباره قول خداوند: في مجرمین از چهره‌هایشان شناخته می‌شوند، پس از موهای پیشانی و پاهای آنان گرفته می‌شود و فرمود: ای معاویه در این باره چه می‌گویند؟ زاوی گوید: من عرض کردم: چنین پندارند که خدای تبارک و تعالی در قیامت مجرمان را به چهره‌هایشان می‌شناسد پس امر می‌شود از پیشانی و پاهایشان آنان را گرفته و ایشان را به آتش دوزخ درافکنند.

آن حضرت فرمود: چگونه خداوند جبار تبارک و تعالی نیاز دارد به شناختن خلایقی که آنها را خود آفریده؟ عرضه داشتم: فدایت گردم؛ پس (معنی این چیست؟ فرمود: هرگاه قائم ما بپا خیزد خداوند شناخت چهره‌ها را به آن حضرت عطا فرماید، پس امر می‌کند کافر را با پیشانی و قدم بگیرند سپس از دم شمشیر بگذرانند».

عنه، بإسناده: عن أبی بصیر، عن أبی عبداللّه علیه‌السّلام فی قوله عزّوجلّ:

یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِی وَ الْأَقْدامِ قال:

«اللّه سبحانه و تعالی یعرفهم و لکن هذه نزلت فی القائم علیه‌السّلام هو یعرفهم بسیماهم فیخبطهم بالسّیف هو و أصحابه خبطا.»[۱۳]

و از اوست: که بسند خود از ابوبصیر، از حضرت ابی عبدالله امام صادق عليه‌السلام درباره فرموده خدای عزوجل: مجرمین از چهره‌هایشان شناخته شوند، پس از موهای پیشانی و پاهای آنان گرفته می‌شود و فرمود: خداوند سبحانه و تعالی آنان را می‌شناسد، ولی این آیه درباره حضرت قائم عليه‌السلام نازل گردیده که او آنها را از چهره‌هایشان می‌شناسد، پس او و اصحابش آنها را از دم شمشیر می‌گذرانند».


سیمای حضرت مهدی در قرآن، هاشم بن سلیمان بحرانی، قائمیه اصفهان ص ۳۷۰

پانویس

  1. الرّحمن (۵۵): ۴۱
  2. در مأخذ: عبید.
  3. کتاب الغیبة: ۲۴۲ [باب ۱۳، ح ۳۹].
  4. در متن، این افزوده هست: أو عن سلمان.
  5. در مأخذ: ذلک.
  6. [در مأخذ: یخبط.]
  7. بصائر الدّرجات: ۳۵۹ [ج ۷، باب ۱۷، ح ۱۷].
  8. [در مأخذ: و روی عن أبی عبد اللّه.]
  9. [در مأخذ: اصلیاها فلا تموتان.]
  10. تفسیر مجمع البیان ۹: ۳۳۹. در متن حدیث چنین آمده و ظاهرا این کلام از امام علیه‌السّلام و متضمّن معنی دو آیه از قرآن کریم است.
  11. در مأخذ: السّیماء.
  12. الاختصاص: ۳۰۴.
  13. این حدیث در کتبی که از شیخ مفید در دست رس هست، یافت نشد. [کتاب الغیبة: ۲۴۲ (باب ۱۳، ح ۳۹).]