مدثر - آیه ۱۹ تا ۲۰
آیات مهدویت - سوره مدثر - آیه 19 تا 20
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ!* ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ! (1)
پس او کشته باد که چه فکر غلطی کرد، باز هم کشته باد که چه اندیشه نادرستی کرد.
علیّ بن إبراهیم، قال: حدّثنا أبو العبّاس، قال: حدّثنا یحیی بن زکریّا، عن علیّ بن حسّان، عن عمّه عبد الرّحمان بن کثیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قوله:
ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً قال: «الوحید ولد الزّنا و هو زفر.»
وَ جَعَلْتُ لَهُ مالًا مَمْدُوداً قال: «أجل ممدود (2).»
وَ بَنِینَ شُهُوداً قال: «أصحابه الّذین شهدوا أنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم لا یورّث، وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیداً ملکه الّذی ملکه مهّده له (3).»
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ* کَلَّا! إِنَّهُ کانَ لِآیاتِنا عَنِیداً قال: «لولایة أمیر المؤمنین علیه السّلام جاحدا معاندا (4) لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم [فیها]، سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً* إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ [فکّر] فیما أمر به من الولایة و قدّر إن (5) مضی رسول اللّه [أن لا یسلّم لأمیر المؤمنین علیه السّلام البیعة الّتی بایعه (بها) علی عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم.»
فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ! [ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ!] قال: «عذاب بعد عذاب یعذّبه
القائم علیه السّلام. ثُمَّ نَظَرَ إلی رسول اللّه (6) صلّی اللّه علیه و اله و سلم و أمیر المؤمنین علیه السّلام ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ ممّا أمر به ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ فقال: إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ- قال:- (إنّ) زفر (قال):
(إنّ) النّبیّ صلّی اللّه علیه و اله و سلم سحر النّاس لعلیّ (7) علیه السّلام. إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ أی لیس بوحی (8) من اللّه عزّ و جلّ،
ص: 406
1- . مدّثّر (74): 20- 21.
2- . در مأخذ: أجلا إلی مدّة.
3- . در متن: ملکه الّذی ملک ملّکته مهّدته له.
4- . در مأخذ: عاندا.
5- . در متن: قد رأی.
6- . در مأخذ: النّبیّ.
7- . در مأخذ: بعلیّ.
8- . [در مأخذ: هو وحیا.]
سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ... إلی آخر الآیة فیه نزلت.» (1)
علی بن ابراهيم: گوید: ابوالعباس حدیثمان داد، وی گفت: یحیی بن زکریا حديثمان داد، از علی بن حسان، از عمویش عبدالرحمن بن کثیر، از حضرت ابی عبدالله صادق عليه السلام راجع به قول خداوند: مرا واگذار با کسی که او را تنها و وحید آفریدم فرمود: وحید (در اینجا ] زنازاده است و او «زفر» می باشد، و برایش مالی فراوان و دراز قرار دادم و فرمود: [یعنی] اجل ممدود و دراز تا مدتی و پسران آماده به خدمت و فرمود: همکاران و رفقای او که گواهی دادند به اینکه رسولخدا صلی الله عليه وآله ارث بر جای نگذاشته، و و زمینه های قدرت و حکومت را برایش فراهم آوردیم 4 دوران زمامداری و ریاستش که جلوش را باز گذاردیم، سپس با آنهمه ظلم و جنایت طمع دارد که نعمتهایم را بر او بیفزایم و هرگز که او با آیات ما عناد می ورزید و فرمود: ولایت امیرالمؤمنين عليه السلام را منکر بود، و در مورد آن با رسولخدا صلی الله عليه وآله وسلم عناد ورزید، و بزودی او را به آتش دوزخ درافکنم و او با خود اندیشید و نقشه ای طرح کرد و در مورد ولایت که بآن مأمور شده بود فکر کرد و چنین نقشه کشید که چون رسولخدا از دنیا رحلت کرد نسبت به بیعتی که با امیرالمؤمنین علیه السلام در زمان رسولخدا صلی الله عليه وآله انجام داده بود وفادار نماند و کار خلافت را تسلیم آن حضرت ننماید، و پس او کشته باد که چه فکر غلطی کرده باز هم کشته باد که چه اندیشه نادرستی کرد و فرمود: عذابی پس از عذاب دیگر که حضرت قائم عليه السلام نسبت باو خواهد کرد و سپس نگریست و به رسولخدا [پیغمبر اکرم صلی الله عليه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام پس روی ترش کرد و چهره درهم کشید از جهت دستوری که باو داده شده بود و سپس روی برتافت و کبر ورزید ، و آنگاه گفت: این جز سحر و جادوی خیره کننده هیچ نیست ؟ فرمود: [یعنی] زفر گفت: پیغمبر صلی الله عليه وآله مردم را برای پیروی ) على عليه السلام سحر کرده است و این جز قول و گفتار بشر نیست یعنی [او گفت این وحی از سوی خدای عز و جل نیست و او را به آتش قر در خواهم افکند ... تا آخر آیه درباره او نازل شد».
ص: 407
1- . تفسیر قمی 2: 395.