آیات مهدویت - سوره انبیاء ۱۲-۱۶

از ویکی‌مهدی

(وَ کَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیَةٍ کانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِینَ* فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ* لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ، لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ* قالُوا: یا وَیْلَنا! إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ* فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصِیداً خامِدِینَ). [۱]

چه بسیار مردمان مقتدری که ستمکار بودند و ما آنان را درهم شکسته و هلاک نمودیم و به جای آنها قوم دیگری را آفریدیم و پس چون عذاب ما را احساس نمودند از آن گریزان گشتنده ان گریزید و بازگردید به سوی آنچه که در آن در خوشگذرانی و آسایش بوده اید و به خانه های خود رو آورید تا شاید پرسش شویده گویند: ای وای برما که ستمگر بودیم و و پیوسته این سخن را گویند تا اینکه در و شده و خاموش و بی جانشان سازیم ؟

محمّد بن یعقوب: عن علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن فضّال، عن ثعلبة بن میمون، عن بدر بن [ال] خلیل الأسدیّ، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول فی قول اللّه عزّ و جلّ: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ* لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ، لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ قال:

«إذا قام القائم (علیه السّلام) و بعث إلی بنی أمیّة بالشّام [ف] هربوا إلی الرّوم، فیقول لهم الرّوم: لا ندخلنّکم حتّی تتنصّروا، فیعلّقون فی أعناقهم الصّلبان فیدخلونهم، فإذا نزل بحضرتهم أصحاب القائم (علیه السّلام) طلبوا الأمان و الصّلح فیقول أصحاب القائم: لا نفعل حتّی تدفعوا إلینا من قبلکم

[منّا]- قال:- فیدفعونهم إلیهم، فذلک قوله: لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ قال:- یسألونهم [۲] الکنوز و هم [۳] أعلم بها،- قال:- فیقولون: یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ* فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصِیداً خامِدِینَ بالسّیف (و هو سعید بن عبد الملک الأمویّ صاحب نهر سعید بالرّحبة).» [۴]

«محمد بن يعقوب : از علی بن ابراهيم، از پدرش، از ابن فضال، از ثعلبة بن میمون، از بدر بن خليل اسدی روایت کرده که گفت: شنیدم حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام در مورد قول خدای عز و جل: * پس چون عذاب ما را احساس نمودند از آن گریزان گشتند. نگریزید و باز گردید به سوی آنچه که در آن در خوشگذرانی و آسایش بوده اید و به خانه های خود رو آورید تا شاید پرسش شوید ؟ فرمود: هرگاه حضرت قائم عليه السلام بپا خیزد و به سراغ بنی امیه در شام بفرستد به سوی روم بگریزند، پس رومیان به آنان گویند: ما به شما راه نمی دهیم مگر اینکه به دین نصرانیت بگروید، آنگاه آنها صليبها به گردنشان می آویزند و رومیان آنها را راه می دهند. و چون یاران حضرت قائم عليه السلام به سوی روم روند آنها امان خواهند و تقاضای صلح نمایند، یاران امام قائم عليه السلام گویند: ما صلح نمی کنیم مگر اینکه افرادی را که از ما به شما پناهنده شده اند را به ما تسلیم نمائید. حضرت باقر عليه السلام فرمود: پس آنان را به ایشان تسلیم خواهند کرد، و این است بیان فرمایش خداوند: انگریزید و بازگردید به سوی آنچه که در آن در خوشگذرانی و آسایش بوده اید و به خانه های خود رو آورید تا شاید پرسش شوید که فرمود: از محل گنجهای ایشان بپرسند با اینکه خود بهتر می دانند، در این هنگام است که گویند: وای وای بر ما که ستمگر بودیم، و پیوسته این سخن را گویند تا اینکه درو شده و خاموش و بی جانشان سازیم [یعنی ] با شمشير». .

محمّد بن العبّاس، قال: حدّثنا علیّ بن عبد اللّه بن أسد، عن إبراهیم ابن محمّد الثّقفیّ، عن إسماعیل بن بشّار، عن علیّ بن جعفر الحضرمیّ، عن جابر، قال:سألت أبا جعفر علیه السّلام فی قول اللّه عزوجلّ: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ قال: «ذلک عند قیام القائم علیه السّلام.» [۵]

محمد بن العباس: گوید: علی بن عبدالله بن أسد، از ابراهیم بن محمد ثقفی، از اسماعیل بن بشار، از علی بن جعفر حضرمی، از جابر حدیثمان داد که گفت: از حضرت امام ابوجعفر باقر عليه السلام راجع به قول خدای عزوجل: و چون عذاب ما را احساس نمودند از آن گریزان گشتند و سؤال نمودم، امام باقر عليه السلام فرمود: این به هنگام قیام حضرت قائم عليه السلام است».

عنه، قال: حدّثنا الحسین بن أحمد، عن محمّد بن عیسی، عن یونس، عن منصور (2)، عن إسماعیل بن جابر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قول اللّه عزّ و جلّ: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا قال:

«خروج (3) القائم علیه السّلام.» إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ قال:.]

«الکنوز الّتی کانوا یکنزون، قالُوا: یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ* فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصِیداً- بالسّیف- خامِدِینَ لا تبقی (4) منهم عین تطرف.» (5)

و از اوست: که گوید: حسین بن احمد حديثمان داد، از محمد بن عیسی، از يونس بن منصور، از اسماعیل بن جابر، از حضرت ابی عبدالله امام صادق عليه السلام که در باره قول خدای عز و جل: { پس چون عذاب ما را احساس نمودند و فرمود: خروج قائم عليه السلام است و از آن گریزان گشتند فرمود: گنجینه هایی که ذخیره می کرده اند، و گفتند: ای وای بر ما که ستمگر بودیم، و پیوسته این سخن را گویند تا اینکه با شمشیر در و شده و خاموش و بی جانشان سازیم ، که هیچ چشمی از آنان نگردد».

العیّاشیّ، بإسناده: عن عبد الأعلی الحلبیّ، قال: قال أبو جعفر علیه السّلام (فی حدیث یذکر فیه خروج القائم علیه السّلام قال فی الحدیث):

«... لکأنّی أنظر إلیهم (یعنی القائم علیه السّلام و أصحابه) مصعدین من نجف

  1. انبیاء (21): 12- 16
  2. [در مأخذ: یسألهم.]
  3. [در مأخذ: هو.]
  4. .روضه ی کافی: 51- 52 [ح 15]. جمله ی آخر در تمامی نسخه های مأخذ نیامده است و بر فرض صحّت نسخه هایی که این جمله در آن ها ضبط شده، ظاهرا مقصود رهبر فراریان به سوی روم است. (مترجم) [ترجمه ی جمله: مراد (از دروشده ی بی جان گردیده) سعید بن عبد الملک (بن مروان) اموی است که آبادکننده ی ناحیه ی نهر سعید در رحبه (معجم البلدان: بصره) بود.]
  5. تأویل الآیات الظّاهرة 1: 326 [ح 6].