آیات مهدویت - سوره توبه ۳۷

از ویکی‌مهدی

آیات مهدویت - سوره توبه ۳۷

إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً في كتاب الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوافِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ1

همانا شماره ماه ها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید، چهار ماه از آنها حرام است، این است آئین استوار پس در مورد آنها بر خودتان ستم مکنید.

محمد بن إبراهيم النعماني، في الغيبه، قال: أخبرنا على بن الحسين قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، قال: حدثنا محمد بن حسّان2 الرازي، عن محمد بن على الكوفي، عن إبراهيم بن محمد بن يوسف، عن محمد بن عيسى، عن عبد الرزاق عن محمد بن سنان عن فضيل الرسان عن أبي حمزه الثّمالي، قال:

كنت عند أبي جعفر محمد بن علىّ الباقر عليهما السلام ذات يوم، فلمّا تفرّق من كان عنده قال لي:

«يا أبا حمزه، من المحتوم الذى لا تبديل له عند الله قيام قائمنا عليه السلام، فمن شك فيما أقول لقى الله و هو به كافر، و هو له جاحد.»

ثم قال: «بأبي أنت و أمى المسمّى باسمى، و المكّنى بكنيتي، السّابع من بعدى! بأبي من يملأ الأرض قسطا وعدلا3 كما ملئت ظلما وجورا!»

ثم قال: «يا أبا حمزه، من أدركه فلم يسلّم له ما سلّم لمحمّد و علىّ صلوات الله عليهما، فقد4 حرّم الله عليه الجنه و مأواه النار و بئس مثوى الظّالمين.»

و أوضح من هذا - بحمد الله - و أنور و أبين و أزهر لمن هداه الله و أحسن الیه، قول الله عزّ و جلّ في محكم كتابه: إِنَّ عِدة الشهور عند الله اثنا عَشَرَ شَهْراً في كتاب اللهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيْمُ، فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ و معرفه الشهور - المحرم و صفر و ربيع و ما بعده و الحرم منها هي رجب و ذو العقده و ذو الحجة و المحرم - لا يكون دينا قيما، لأن اليهود والنصارى والمجوس و ساير الملل و الناس جميعا من الموافقين و المخالفين يعرفون هذه الشهور و يعدّونها بأسمائها، وإنّما هم الأئمه [و] القوامون بدين الله عز وجل، و الحرم منها أمير المؤمنين على عليه السلام الذى اشتق الله تعالى له اسما من اسمه العلىّ، كما اشتق لرسول الله5 صلى الله عليه و اله و سلم اسما من اسمه المحمود، و ثلاثه من ولده أسماؤهم علىّ، علىّ بن الحسين و علىّ بن موسى و علىّ بن محمّد. فصار لهذا6 الاسم المشتق من اسم الله جل و عزّ حرمه به، و صلوات الله على محمد و آله المكرّمين المتحرّمين به7 . 8

محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب الغیبه گوید: خبرمان داد علی بن الحسین، گفت: برایمان حديث نمود محمد بن يحيى عطار، گفت: حدیثمان داد محمد بن الحسن رازی از محمد بن علی کوفی از ابراهیم بن محمد بن یوسف از محمد بن ،عیسی [از عبد الرزاق] از محمد بن سنان، از فضیل الرشان، از ابو حمزه ثمالی که گفت: روزی در محضر امام ابو جعفر محمد بن على باقر عليهما السلام بودم، پس چون هر کس در محضرش بود همه رفتند بمن فرمود:

ای ابوحمزه! از امور حتمی که نزد خداوند تبدیل ناپذیر است قیام قائم علیه السلام است، پس هر کس در آنچه می گویم شک کند در حالی خداوند را ملاقات خواهد نمود که به او کافر و منکر خدا باشد. سپس فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد ای کسی که همنام من و هم کتیبه من است، هفتمین [امام] بعد از من، پدرم فدای  کسی که زمین را پر از قسط و عدل خواهد ساخت همچنانکه از ظلم و جور پر شده است.

سپس فرمود: ای ابوحمزه هر کس او را درک کند و آنچه را برای محمد و على صلوات الله عليهما تسلیم داشته نسبت به او تسلیم ندارد به درستی که [خداوند] بهشت را بر وی تحریم خواهد کرد و جایگاهش آتش دوزخ است که منزلگاه بد ظالمین می باشد، و واضحتر از این بحمد الله و نورانیتر و روشنتر و آشکارتر برای کسی که خداوند هدایتش فرموده و به گونه خاصی به او احسان نموده، فرموده خدای عز و جل در کتاب محکم خویش است: همانا شماره ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید چهار ماه از آنها حرام است، این است آئین استوار پس در مورد آنها بر خودتان ستم مکنید، و شناختن ماهها محرم و صفر، و ربیع و ... و اینکه ماههای حرام رجب و ذوالقعده و ذوالحجه و محرم می باشند – دین استوار نیست زیرا که یهود و نصاری و مجوس و سایر ملل و همه مردم از موافقین و مخالفین این ماهها را می شناسند و آنها را به اسم میشمارند، و همانا اینها همان امامان علیهم السلام و بر پا دارندگان دین خدای عزوجل می باشند، و حرام از آنان : امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که خدای تعالی برایش اسمی از نام بلند خويش (على ) مشتق فرمود، همچنانکه برای رسولخداصلى الله علیه و آله وسلم اسمی از نام پسندیده (محمود) خود برگزید، و سه تن از فرزندانش نامشان علی است: علی بن الحسین و علی بن موسی ، و علی بن محمد، پس برای این اسم که از اسم خدای عزو جل اشتقاق یافته حرمتی به سبب او انجام گرفته است، و درود خداوند بر محمد و آل گرامی او باد که به او حرمت یافته اند.

عنه، قال: أخبرنا سلامه بن محمد، قال: حدثنا أبو الحسن على بن عمر المعروف بالحاجي، قال: حدثنا القاسم بن حمزه العلوي العباسى الرّازى، قال حدثنا جعفر بن محمد الحسني، قال: حدثني9 عبيد بن كثير، قال: حدثنا أحمد10 بن موسى الأسدي، عن داود بن كثير [ الرّقي] قال: دخلت على أبي عبد الله جعفر بن محمد عليهما السلام بالمدينه، [ف] قال لى :

«ما الذى أبطأ بك عنا يا داود؟» فقلت: حاجه عرضت بالكوفه.

فقال: «من خلّفت بها؟ [ف]قلت: جعلت فداك، خلّفت [بها] عمك زیدا، تركته راكبا على فرس متقلّدا مصحفا11 ينادي بأعلى صوته: سلونى سلوني قبل أن تفقدوني! فبين جوانحي علم جمّ، قد عرفت الناسخ من المنسوخ، و المثاني و القرآن العظيم، و إنى العلم بين الله و بينكم!

فقال (عليه السلام) لى : يا داود، لقد ذهبت بك المذاهب ثم نادى: «يا سماعه بن مهران، اءتنى بسلّه الرطب» فأتاه بسلّه فيها رطب فتناول منها رطبه فأكلها، واستخرج النواه من فيه، فغرسها في الأرض، ففلقت و أثبتت و أطلعت و أغدقت، فضرب بيده إلى.

بسره من عذق فشقها و استخرج منها رقّا أبيض، ففضّه و دفعه إلى وقال:

اقرأه فقرأته فإذا فيه سطران، [السطر] الأول: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، والثاني: إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كتاب الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ  َوالْأَرْضَ مِنْها أَربعة حرم ذلك الدِّينُ القيم أمير المؤمنين على بن أبي طالب، الحسن ابن على، الحسين بن على، على بن الحسين محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسى بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، الحسن بن على، الخلف الحجّه.

ثم قال: «يا داود! أتدري متى كتب هذا في هذا؟» قلت: الله أعلم و رسوله و أنتم، قال: «قبل أن يخلق الله آدم بألفي عام.»12 و از اوست که گوید خبرمان داد سلامه بن محمد، گفت: حدیثمان آورد ابوالحسن علی بن عمر معروف به حاجی، گفت: حدیثمان داد قاسم بن حمزه علوی عباسی رازی، گوید: حدیثمان داد جعفر بن محمد حسنی، گفت: حدیثم داد [حدیثمان آورد] عبید بن کثیر ،گوید: حدیثمان آورد ابو احمد بن موسی اسدی، از داود بن کثیر [رقی] که گفت: بر حضرت ابو عبدالله جعفر بن محمد علیهما السلام در شهر مدینه وارد شدم.

آن حضرت (بمن) فرمود: ای داود چرا در آمدن نزد ما دیر کردی؟ عرضه داشتم در کوفه کاری برایم پیش آمده بود. فرمود: هنگامیکه از کوفه بیرون آمدی چه کسی را آنجا دیدی؟ عرض کردم فدایت گردم، عموی شما زید را دیدم که بر اسبی سوار بود و قرآنی شمشیری با خود برداشته و با صدای بلند فریاد میزند از من بپرسید (از من بپرسید) پیش از آنکه مرا نیابید، زیرا که در درون سینه ام علم و دانش بسیاری نهفته است. من ناسخ را از منسوخ بازشناخته ام و مثانی و قرآن عظیم را دانسته ام و منم آن علامت و نشانه بین خداوند و شماها.

امام صادق (عليه السلام) بمن فرمود: ای داود ؛ دل به این و آن سپرده ای؟ سپس صدا زد ای سماعه بن مهران آن ظرف خرمای تازه را بیاور. سماعه ظرفی که در آن خرمای تازه بود آورد. پس آن حضرت خرمایی از آن برگرفت و میل فرمود، و هسته را از دهان خود بیرون آورد و آن را در زمین غرس کرد همان دم زمین شکافته شد و آن هسته روئید وطلع داد و خرما شد، آن حضرت دست زد و یکی از خرماهای نارس را از خوشه چید و آن را شکافت و از داخل آن پوست نازک سفیدی بیرون آورد آن را باز کرد و به دست من داد و فرمود ،بخوان، آن را خواندم دیدم دو سطر نوشته، سطر اول: لا اله الا الله محمد رسول الله و دوم : همانا شماره ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید، چهار ماه از آنها حرام است، این است آئین استوار پس در مورد آنها بر خودتان ستم مکنید ، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، الحسن بن على، الحسين بن على، على بن الحسين، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسى بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، الحسن بن على، الخلف الحجّه.

سپس فرمود: ای داود! آیا میدانی چه وقت اینها در اینجا نوشته شده؟ عرض کردم خداوند بهتر می داند و رسول او و شما بهتر میدانید. فرمود: دو هزار سال پیش از آنکه خداوند آدم را بیافریند.

و عنه، قال: أخبرنا سلامه بن محمد، قال: أخبرنا محميد بن الحسن ابن13 على بن مهزيار، قال: أخبرنا14 أحمد بن محمد السياري، عن أحمد بن هلال و (قال) و حدثنا15 على بن محمد بن عبد الله الخياني عن أحمد بن هلال، عن أميه بن ميمون الشعيري، عن زياد القندي، قال: سمعت أبا إبراهيم موسى بن جعفر بن محمد عليهم السلام يقول:

«إن الله عز و جل خلق بيتا من نور جعل قوا [ى] مه أربعه أركان، اكتب عليها أربعه أسماء سبحان الله و الحمد لله16، ثم خلق من الأربعه أربعه، و من الأربعه أربعه، ثم قال عزّ وجلّ: إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً»17

و از اوست که گفت: سلامه بن محمد خبرمان داد، وی گفت: محمد بن الحسن بن على بن مهزيار بما خبر [حدیث] داد. گفت: احمد بن محمد سیاری از احمد بن هلال خبرمان داد [حدیثمان داد] و نیز علی بن محمد بن عبد الله جتانی خبرمان (حدیثمان) داد، از احمد بن هلال، از امیه بن میمون شعیری، از زیاد قندی که گفت:

شنیدم حضرت ابو ابراهيم موسى بن جعفر عليهم السلام اجمعین میفرمود: خدای عز و جل خانه ای از نور آفرید و پایه های آن را چهار رکن قرار داد، چهار اسم : سبحان الله والحمد لله ، سپس از آن چهار، چهار دیگر بیافرید، و از آن چهار [تبارک، سبحان، والحمد ،والله، سپس چهار تا را از چهار تا آفرید و چهار تا از چهار تا] سپس خدای عز و جل فرمود: همانا شماره ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است .

الشيخ الطوسي، في الغيبه - رواه بحذف الإسناد عن جابر الجعفي قال:

سألت أبا جعفر عليه التيلام عن تأويل قول الله عزّ وجلّ إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عند الله اثنا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَهُ حرم ذلك الدِّينُ القَيمُ، فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ فقال: فتنفس سيدى الصّعداء ثم قال:

«يا جابر، أما السنه فهو18 جدّى رسول الله صلى الله عليه و اله و سلم و شهورها اثنا عشر شهرا فهو أمير المؤمنين عليه السلام [و] إلىّ وإلى ابنى جعفر وابنه موسى و ابنه على و ابنه محمّد و ابنه على و إلى ابنه الحسن و إلى ابنه محمد الهادي المهدى عليهم السلام، اثنا عشر إماما حجج الله على19 خلقه، و أمناؤه على وحيه و علمه، و الأربعه الحرم الّذين هم الدّين القيّم، أربعه منهم يخرجون باسم واحد: على أمير المؤمنين و أبي على بن الحسين و على بن موسى و على بن محمد عليهم السلام، فالإقرار بهؤلاء هو الدّين القَيْمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ أى: قولوا بهنّ20 جميعا تهتدوا.»21

شیخ طوسی در کتاب غیبت: این معنی را به حذف سند از جابر جعفی روایت نموده که گفت:

از حضرت ابو جعفر امام باقر علیه السلام در مورد تأویل قول خدای عز و جل: «و همانا شماره ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید، چهار ماه آنها حرام است، این است آئین استوار پس در مورد آنها بر خودتان ستم مکنید.» پرسیدم، گوید: پس آن حضرت آهی کشید آنگاه فرمود:

ای جابر منظور از سال جدم رسولخدا صلى الله علیه و آله وسلم است، و ماههای آن دوازده ماه است که امیرالمؤمنین علیه السلام تا به من و به فرزندم ،جعفر و پسرش ،موسی و پسرش علی و پسرش محمد و پسرش علی و تا پسرش حسن، و تا پسرش محمد هادی مهدی علیهم السلام دوازده امام حجتهای خداوند بر [در میان] خلقش، و امنای او بر وحی و علمش می باشند، و آن چهار ماه حرام که همانها دین استوارند چهار تن از ایشانند که بیک اسم بر می آیند، علی امیرالمؤمنین، و پدرم على بن الحسين و على بن موسی و علی بن محمد عليهم السلام، بنابراین اقرار به ایشان و همان دین استوار است پس در مورد آنان بر خویش ستم نکنید، یعنی به همه آنان معتقد باشید که هدایت شوید.

الشيخ شرف الدين النجفي، في تأويل الآيات الباهره في العترة الطاهره، عن المقلد بن غالب الحسنى رحمه الله: عن رجاله بإسناد متصل إلى عبد الله بن سنان الأسدى22، عن جعفر بن محمد عليه السلام قال :

قال أبي -يعنى محمد الباقر عليه السلام- لجابر بن عبد الله: لى إليك حاجه أخلو بك فيها، فلمّا خلا به قال: يا جابر، أخبرني عن اللوح الذى رأيته عند أمى فاطمه الزهراء عليها السّلام، فقال [جابر]: أشهد بالله، لقد دخلت على سيدتي فاطمه الزهراء لأهنّيها بولدها الحسين عليه السّلام، فإذا بيدها لوح أخضر من زمرّده خضراء فيه كتابه أنور من الشمس و أطيب رائحه من المسك الأذفر، فقلت: ما هذا (اللّوح) يا بنت رسول الله، فقالت: هذا لوح أنزله الله - تعالى - على أبي و قال لي: " احفظيه "، ففعلت، فإذا فيه اسم أبي و بعلى و اسم ابنيّ الأوصياء من بعد ولدى الحسين. فسألتها أن تدفعه إلى لأنسخه، ففعلت. فقال له أبي عليه السلام: ما فعلت بنسختك؟ فقال: هي عندى، فقال: فهل لك أن تعارضنى عليها؟ قال: فمضى جابر إلى منزله فأتاه بقطعه جلد أحمر، فقال له:

انظر في صحيفتك حتى أقرأها عليك، فكان في صحيفته:

بسم الله الرحمان الرحيم، هذا كتاب من ا الله العزيز الحكيم23 أنزله الرّوح الأمين على محمّد خاتم النبيين، يا محمد إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً في كتاب الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُم، ذلكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ، فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ

يا محمد، عظّم اسمائی و اشکر نعمائی، و لا تجحد آلائی، و لا ترج سواى، و لا تخش غيري، فإنه من يرج24 سوائي و یخش غيرى أعذّبه عذابا لا أعذّبه أحدا من العالمين.

يا محمّد إني اصطفيتك على الأنبياء،

و اصطفيت وصیّك[عليّا] على الأوصياء،

جعلت الحسن عيبه علمى بعد انقضاء مده أبيه، والحسين خير أولاد الأوّلين والآخرين فيه ثبتت الإمامه أو منه العقب

و على بن الحسين زين العابدين،

و الباقر العلم الداعي إلى سبيلى على منهاج الحق،

و جعفر الصادق في القول والعمل - تلبس من بعده فتنه صمّاء، فالويل كلّ الويل لمن کذّب عتره نبیّی و خیره خلقی!

و موسى كاظم الغيظ،

و علىّ الرّضا- يقتله عفريت كافر يدفن بالمدينه التي بناها العبد الصالح إلى جنب شرّ خلق الله-

و محمد الهادي شبيه جده الميمون

و علىّ الهادى25 إلى سبيلى و الذّابّ عن حرمى و القائم في رعيّتي،

و الحسن الأغرّ يخرج منه ذو الاسمين خلف محمد يخرج فى آخر الزّمان وعلى رأسه غمامه26 بيضاء تظلّه عن الشّمس، و ینادی مناد بلسان فصيح يسمعه الثّقلان و من بين الخافقين: هذا المهدىّ من آل محمد، فيملأ الأرض عدلا كما ملئت جورا.27

شیخ شرف الدین نجفی: در کتاب تأويل الآيات الباهره في العترة الطاهره از مقلد بن غالب حسنی [بن الحسن] «ره» از رجالش بسند متصلی تا عبدالله بن سنان اسدی، از جعفر بن محمد [امام صادق] علیه السلام آورده که [آن حضرت فرمود] :

پدرم یعنی امام محمد باقر علیه السلام به جابر بن عبدالله فرمود: با تو کاری دارم که در خلوت آن را می گویم، و چون جای خلوتی با او ملاقات کرد فرمود: ای جابر مرا خبر ده از آن لوحی که نزد مادرم فاطمه زهرا سلام الله عليها مشاهده کردی.

جابر عرضه داشت: خدای را شاهد میگیرم که بر بانویم فاطمه زهرا وارد شدم تا او را به ولادت فرزندش حسین علیه السلام تهنیت بگویم، که دیدم لوح سبزی از زمرد سبز بدست دارد نوشته ای روشنتر از خورشید و خوشبوتر از مشک انفر در آن است، پس عرضه داشتم: ای دختر رسولخدا این (لوح) چیست؟

فرمود: این لوحی است که خدای تعالی آن را بر پدرم نازل فرمود و پدرم [بمن] فرمود: آن را نگهداری کن که [دیدم] نام پدرم و همسرم و نام دو پسرم و جانشینان پس از فرزندم حسین در آن هست. (جابر) گفت: پس از آن حضرت خواهش کردم که آن لوح را بمن بدهد تا از رویش نسخه بردارم. فاطمه زهرا سلام الله علیها لوح را بمن داد که از روی آن نسخه ای نوشتم. [امام صادق عليه السلام فرمود:] پدرم به او گفت: نسخه ات را چه کردی؟ عرضه داشت: آن نسخه نزد من هست.

فرمود: آیا میخواهی آن را با من مقابله کنی؟ پس جابر به منزل خود رفت و قطعه پوست سرخی آورد،[امام باقر علیه السلام] باو فرمود: در صفحه [نوشته] ات نگاه کن تا آن را بر تو از بر بخوانم، پس در صحیفه او چنین بود:

بنام خداوند بخشنده مهربان این نوشته ای است از [سوی] خدای عزیز حکیم علیم، آن را روح الأمين بر محمد خاتم پیغمبران نازل کرد، ای محمد همانا شمار ماهها نزد خداوند دوازده ماه است در کتاب خدا روزی که آسمانها و زمین را آفرید، از آنها چهار ماه حرام است آن است دین استوار و محکم پس در مورد آنها بر خویشتن ظلم نکنید. ای محمد اسمهای مرا بزرگ بشمار و نعمتهایم را سپاس بگذار، و بخششهای مرا انکار منمای، و به غیر من امید مدار و از غیر من بیمناک مباش که هر کس به غیر من امید بندد و از غير من بیمناک شود او را عذابی کنم که هیچکس از عالمیان را چنان عذاب ننمایم، ای محمد من تو را بر پیغمبران برگزیدم و جانشینت (علی) را بر جانشینان برتری دادم. حسن را گنجینه علمم قرار دادم. پس از پایان یافتن مدت،پدرش و حسین بهترین فرزندان اولین و آخرین است، در او نسل بعد از نسل [امامت] پایدار شد، و علی بن الحسين زینت عبادت کنندگان است و آن شکافنده دانش باقر العلم (که به راه من بر شیو ه حق دعوت می کند)، و جعفر آن صادق راستگوی در گفتار و کردار، فتنه گنگی پس از وی خواهد بود. پس وای بر کسی که عترت پیغمبرم و بهترین خلقم را تکذیب نماید، و موسی فرونشاننده خشم و غیظ، و علی رضا او را عفریت کافری میکشد، در آن شهری که بنده صالح (ذوالقرنین) بنا نموده در کنار بدترین خلق خدا مدفون خواهد شد، و محمد هادی شبیه جد با میمنت خود، و علی هادی دعوت کننده به راه من و دفاع کننده از حریم من و قیام کننده در رعیت من، و حسن اغر، از صلب او آن دارای دو اسم بازمانده محمد بیرون می آید. او در آخر الزمان خروج میکند در حالیکه ابر سفید بر سرش سایه می افکند، و منادی به زبان فصیحی که جن و انس و هر که مابین مشرق و مغرب است آن را بشنوند بانگ خواهد زد: «این است مهدی از آل محمد» پس زمین را آکنده از عدل مینماید همچنانکه از جور و ستم پر شده باشد.28

سیمای حضرت مهدی در قرآن، هاشم بن سلیمان بحرانی، قائمیه اصفهان ص 188

1-      توبه (۹): ۳۷

2-     [در متن: الحسن]

3-     [در مأخذ: عدلا و قسطا]

4-     [در مأخذ: و قد.]

5-      در مأخذ: لرسوله.

6-     [در متن: هذا.]

7-      در متن: المحترمين.

8-      کتاب الغيبه ۸۶- ۸۷ : باب ۴، ج ۱۷

9-      در مأخذ: حدّثنا.

10-   در ماخذ: ابو احمد

11-   در مأخذ سيفا.

12-   كتاب الغيبه: ۸۷- ۸۸ [باب ۴، ح ۱۸]

13-   در مأخذ الحسن بن.

14-   در مأخذ: حدّثنا

15-   در متن: أخبرنا.

16-   در مأخذ: تبارک و سبحان و الحمد و الله

17-   كتاب الغيبه : ۸۸ -۸۹ [باب ۴، ح ۱۹]

18-   در مأخذ: فهي.

19-   در مأخذ: في

20-   . در مأخذ: بهم.

21-   كتاب الغيبه: ( ۱۴۹: ح ۱۱۰)

22-  [عبد الله بن سنان بن طريف كوفی و برادرش محمد بن سنان از اصحاب امام ششم علیه السلام با پیوند «ولاء» به بنی هاشم منتسب میشدند؛ اسدی بودن ایشان در کتب رجال یافت نشد.]

23-   در مأخذ: العليم

24-   در متن و مأخذ: يرجو

25-  - در مأخذ: الدّاعي

26-   در مأخذ: عمامه.

27-   تأويل الآيات الظاهره ۱: ۲۰۴-۲۰۶

28-   روایات در مورد تعداد ائمه معصومين عليهم السلام که دوازده تن هستند نه بیشتر و نه کمتر بسیار زیاد است و در کتابهای شیعه و سنی آمده است، و بعضی از علما کتابهای جداگانه ای در این باره تألیف کرده اند مانند: «كفايه الأثر في النص على الأئمه الاثنی عشر» و نیز کتابهای زیادی در شرح حال و فضائل دوازده امام بر حق علیهم السلام تألیف گردیده، از جمله: الفصول المهمه از ابن صباغ مالکی، و ینابیع الموده و کتابهای دیگری از علمای اهل سنت برجای مانده است. (مترجم)