امام زمان

از ویکی‌مهدی
یا مهدی

منظور از «امامِ زمان» در هر عصر و زمانی همان کسی است که در قیدِ حیاتِ ظاهری بوده و الزاماً توسط حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به عنوان یکی از ۱۲ نفر از جانشینان بعد از او معرفی شده که البته این لقب «امام» را نیز خداوند به ایشان عطا کرده است.

در حال حاضر این جایگاه (امام زمانی) متعلق به پیشوای دوازدهم حضرت حجة ابن الحسن العسکری معروف به امام مهدی (علیه السلام) است.

امامِ زمان، لقب فرزند امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده و مادرش امیرزاده رومی، نرجس خاتون بوده است. سامرا محل تولد ایشان است و ۵ سال با پدر معاصر بوده و در سال ۲۶۰ هجری، امامت ظاهری ایشان شروع شده و تا سال ۳۲۹ هجری دوران غیبت صغری ۶۹ سال بوده است و در این مدت 4 نایب خاص داشته اند: عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی، علی بن محمد سمری. در سال ۳۲۹ هجری چند روز قبل از مرگ آخرین نایبشان نامه ای به او نوشتند که تو حداکثر تا ۶ روز دیگر خواهی مرد و به کسی در این باب وصیت نکن که غیبت کبری آغاز شده و دیگر برای من ظهوری نیست تا گاهی که خدا اجازه دهد و تکلیف مردم این است که مشکلات خود را با فقهای جامع الشرایط در میان بگذارند.

یکی از القابی که حضرت مهدی (عج) را با آن می خوانند و بسیار هم شایع است، لقب «امام زمان (عج)» است. شاید این لقب برگرفته از این حدیث معروف نبوی باشد که صراحتاً واژه "امام زمان" در آن آمده است:«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اَمامَ زَمانُهُ، ماتَ مَیْتَةً جاهلیَّةَ »يعنى کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیّت است و چون در این دوره از زمان، هیچ امام حیّ و حاضر دیگری به جز حضرت مهدی (عج) امام فریادرس و امید بی پناهان نیست، ایشان را با لقب «امام زمان» ندا می کنند.ناقلان اين حديث از شيعه و سنى آن چنان بسيارند كه شرح همه آنها خود جزوه مفصلى خواهد شد[۱].


علامه مجلسی گويد:شیعه و سنی به صورت «متواتر» روایت کرده اند که: «من مات و لم یعرف "امام زمانه" مات میتة جاهلیة»[۲]. سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی هم گويد:این حدیث در میان شیعه و سنی متفق علیه است که: «من مات و لم یعرف "امام زمانه" مات میتة جاهلیة»[۳]. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این فراز از کلام امیر مؤمنان (ع) که می فرماید: «لایدخل الجنة الا من عرفهم و عرفوه »يعنى وارد بهشت نمی شود جز کسی که امامان را بشناسد و امامان نیز او را بشناسند» گوید:«اصحاب ما همگی بر درستی این مطلب معتقد هستند که هرکس امامان را نشناسد وارد بهشت نمی شود»[۴]. سیوطی و آلوسی در ذیل آیه شریفه: (یوم ندعو کل اناس بامامهم)[۵] از رسول اکرم (ص)روایت کرده اند که فرمود: «یدعی کل قوم بامام زمانهم»يعنى«روز قیامت هر گروهی با امام زمانشان فراخوانده می شوند»[۶].منابع شيعى نيز از جمله مرحوم طبرسي عين همين عبارت را نقل نموده اند[۷].


بر اساس اين حديث متواتر و مشهور كه بطور مشخص واژه "امام زمان"در آن بكار رفته به روشنی معلوم می شود که شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نیست، بلکه یکی از ابعاد آن است، چنانکه دعای معرفت که از ناحیه مقدسه صادر شده، اشاره لطیفی به آن دارد، آنجا که می فرماید:«اللهم عرفنی نفسک، فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک،اللهم عرفنی نبیک، فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک: اللهم عرفنی حجتک، فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی»[۸] این دعا توسط نخستین نائب خاص حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، از ناحیه مقدسه صادر شده، و امر شده که در دوران غیبت آن کعبه مقصود شیعیان منتظر و چشم به راه بر خواندن آن مداومت کنند. معرفت امام زمان، شرط اسلام است و اگر کسى بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا از اسلام واقعى و اصیل بى‏بهره بوده است. پس شناخت امام زمان، آن‏گاه مى‏تواند انسان را از مرگ جاهلى دور کند که بتواند به دستورات او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت‏ هاى او بهره‏مند شود.


شناخت امام زمان، چراغ هدایت و رمز ديند‏ارى است و نتیجه آن، دستیابى به صراط مستقیم، خداشناسى، حق‏شناسى و راه کمال و سعادت است.ديگر آن كه شناخت امام زمان(عج) و باور قلبى به او، باعث نزدیکى هر چه بیشتر انسان به او مى‏شود. اگر با این معرفت از دنیا برود، از پاداش‏هاى بیشمارى برخوردار خواهد شد که یکى از آنها درک ثواب یارى امام عصرعلیه السلام در زمان ظهور است ؛ یعنى، چنین شخصى، همچون کسى است که در لشکر آن حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است[۹].منظور از این شناخت فقط شناخت حسب ونسب و نیای امام زمان نیست ؛بلكه شناخت اوصاف ،ویژگی ها و معرفت به سیره علمی وعملی امام ونزدیکی بیشتر به این اوصاف و خصایص و همراهی با امام است.شناخت امام زمان يعنى آگاهی از اینکه امام زبان گویای وحی و مفسر حقیقی قرآن است و آگاهی به این حقیقت که امام حجت بالغه‏ خدا و وصی پیامبر او بر روی زمین می‏باشد و به همین دلیل اولی به تصرف در جان و مال همه‏ مسلمانان و متصرف در همه‏ عوالم ملک و ملکوت است.

--------------

  1. اصول كافي٣٧٥/١
  2. بحارالانوار٣٦٨/٨
  3. ینابیع المودة٤٥٦/٣
  4. شرح نهج البلاغه١٥٥/٩
  5. نساء/٤١.
  6. الدر المنثور١٩٤/٤ و روح المعاني١١٢/١٥
  7. مجمع البيان٦٦٣/٦
  8. كمال الدين/٥١٢
  9. كافي٣٧/١