نه در برابر چشمی نه غایب از نظری: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''متن پررنگ'''غایب حاضر ز هجر و وصل تو در حیرتم چه چاره کنم؟ نه در برابر چشمی،...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
− | ''' | + | '''غایب حاضر''' |
ز هجر و وصل تو در حیرتم چه چاره کنم؟ | ز هجر و وصل تو در حیرتم چه چاره کنم؟ |
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۷
غایب حاضر
ز هجر و وصل تو در حیرتم چه چاره کنم؟ نه در برابر چشمی، نه غایب از نظری!
مفهوم «غایبِ حاضر» را حافظ، این چنین زیبا در این بیت، به تصویر کشیده است.این که آن غایب از نظرها، در دل، حاضر است و از قلب غایب نیست ، همان معنای صحیح غیبت موعود است.غیبت او بدین معنا نیست که در دل نیست بلکه فقط چشم ما او را نمی بیند اما در حضورش تردیدی نیست؛ او چشم ناظر الاهی است.1
فروغی بسطامی نیز این گونه مفهوم غایب حاضر را بیان می کند:
کی رفتهای زدل که تمنا کنم تو را؟ کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را؟ غیبت نکردهای که شوم طالب حضور پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را !
خواجوی کرمانی هم می گوید:
روی تو ز بس نهانی و پیدایی در دیدۀ هر کسی و ناپیدایی!
این مفهوم را موسوی گرمارودی به حضور عطر و بو و شمیم گل تشبیه کرده که تشبیه زیبایی است:
باز آی ای چو بوی گل از دیده ها نهان کز رنج انتظار تو پشت فلک خمید!
شاعران دیگر هم گفته¬اند:
بینشانی تو و حیرانم از این راز که من هر کجا می نگرم، از تو نشان می بینم!
و نیز: میپرد پلک اهورایی تندیس ظهور غایب حاضر من! کی زسفر می آیی؟
و نیز: غـــــایب نبـود او و نبـــودست ونبـــــاشد "مـــــا غـــایب و او منتظــر آمدن ماست".
ای غایب از این محضر/ ای از همه حاضرتر/ ای چشم خداوندی/ ای بر همگان ناظر. حاضر ترین غایب توئی، از لحظه ها آگاه فریاد تو پیچیده چون مولا درون چاه از غصه این پیروان غافل و گمراه... امام حاضر و غایب، تو سیدی و تو صاحب تویی نتیجهی عصمت، خدا کند که بیایى...
۱.منتظران حقیقی، عدم حضورش را به دلیل غیبت، باور ندارند و حماسه حضور آن غایب حاضر را به بیان های زیبا تبیین کرده اند: مضمون «غایب حاضر» از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است. از منظر آنان حضرت موعود (عج)، غیبت معنوی ندارد، بلکه به امر خدا، فقط از دیدهها پنهان است.این مضمون نیز برگرفته از متن آیات، روایات و احادیثی است که از معصومین به یادگار مانده است.امام صادق(ع) فرمود: «مردم امام خود را نیابند، امام در موسم حج حاضر می شود و آنها را میبیند، ولی آنها او را نمیبینند. (کافی۱۳۶/۱)؛ و نیز:«صاحب این امر در میان آنها راه میرود، و در بازارشان رفت و آمد میکند، روی فرش هاشان گام برمیدارد، ولی او را نمیشناسند.» (بحار۱۵۴/۲). باورما چنین است که امامان، عین الله الناظره هستند: چشمان بیننده الاهی! ؛ در زیارت ششم امیرالمومنین(ع) در مفاتیح الجنان می خوانیم:السلام عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ، وَ يَدَهُ الباسِطَةَ؟ سلام بر تو ای چشم ناظر خداوند و دست قدرت گسترده او. مگر می شود نگاه و حضور او- که نگاه و حضور الاهی است- غایب باشد و نباشد!