حضرت مهدی علیهالسلام، مورد انتظار
شرح:
یکی دیگر از اوصاف حضرت مهدی که در روایات فراوانی به آن اشاره شده، وصف «منتظَر» است. امام عصر علیهالسلام را از آن جهت «منتظَر» مینامند که شیعیان در انتظار ظهور ایشان به سر میبرند، تا پس از آنکه آن حضرت از جانب خداوند اذن ظهور یافت، به یاری آن جناب بشتابند و ایشان را در فراهم ساختن زمینهی تشکیل حکومت عدل الاهي، برچیدن بساط ظلم و نابسامانی از سرتاسر عالم و برقراری صلح و امنیت واقعی که آرزوی همیشگی انسان در طول تاریخ بوده، یاری کنند. از سوی دیگر، حضرت خود همانند دیگر انسانها، منتظِر هستند که روزی فرا رسد و ارادهی خداوند متعال به برپایی حاکمیت جهانی عدل و قسط، توسط خویش تعلق گیرد[۳] و صفات «المنتظِر لإذنك» و «أمرك ينتظِر» گویای این مطلب است. به عبارت دیگر ایشان هم «منتظِر» است، یعنی در انتظار ظهور خویش است، و هم «منتظَر» است، یعنی مردم در انتظار ایشان هستند. امام جواد علیهالسلام در وجه تسمیهی حضرت مهدی علیهالسلام به صفت «منتظَر» میفرمایند:
«لان له غيبة تكثر أیامها و يطول أمدها، فينتظِر خروجه المخلصون و ینکرها المرتابون، و يستهزئ بذكره الجاحدون، و يكثر فيها الوقاتون و يهلك فيها المستعجلون و ينجو فيها المسلمون»:[۴]
«زیرا برای او غیبتی است که روزهای آن بسیار خواهد بود و مدت آن به طول خواهد انجامید، پس مخلصان منتظر ظهورش خواهند بود، و آنها که تردید دارند، او را انکار میکنند و منکران، یاد او را به استهزاء میگیرند و کسانی که وقت ظهور را تعیین میکنند در آن (زمان غیبت) بسیارند و آنان که در این باره شتاب مینمایند، به هلاکت میرسند و آنها که در مقام تسلیم هستند، در آن (زمان) رستگار میشوند».
در مجموعهی ادعیه و زیارات نیز از آن حضرت با لقب «منتظَر» یاد شده است. به عنوان نمونه در فرازی از دعای ندبه میخوانیم:
«أين المنتظَر لإقامة الأمت و العوج؟»:[۵]
«کجاست آن امامیکه مردم به منظور راست نمودن اختلاف و کجی در انتظار او به سر میبرند؟».
«انتظار» به معنای «چشم داشت و چشم به راه بودن و نوعی امید به آینده داشتن» است. [۶] «انتظار» در فرهنگ متعالی اسلام و در مذهب تشیع، از جایگاه ویژهای برخوردار است. مجموعه روایاتی که از انتظار سخن گفتهاند، به دو دستهی کلی تقسیم میشود:
1. دستهی نخست، روایاتی است که به انتظار فرج و گشایش به صورت عام و کلی اشاره کرده است. اگرچه مصداق کامل آن [۷]«فرج عمومی» در سطح جهان با ظهور حضرت مهدی علیهالسلام هست؛ ولی هر گشایشی را نیز شامل میگردد. این دسته از روایات، از انتظار با تعبیرهایی نظیر «برترین عبادات»و «برترین کارهای امت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله» [۸] یاد شده است. گاهی به آثار وضعی انتظار اشاره شده و خود انتظار فرج نوعی «فرج و گشایش» معرفی شده است. [۹]
2. دستهی دوم، روایاتی است که در خصوص فرج حضرت مهدی علیهالسلام است. در دستهی دوم هم با مضامین فراوانی مواجه هستیم، از جمله امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«من مات منكم و هو منتظِر لهذا الأمر، كمن هو مع القائم في فسطاطه. قال: ثم مکث هنیئه، ثم قال: لا، بل کمن قارع معه بسيفه. ثم قال: لا و الله إلا کمن استشهد مع رسول الله» [۱۰]
«هرکس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر (ظهور قائم آل محمد) باشد مثل کسی است که با قائم در خیمهاش باشد، سپس لحظهای سکوت نموده و آنگاه فرمود: نه! بلکه مانند کسی است که در رکاب او شمشیر زده است. بعد از آن فرمود: نه به خدا! بدانید که او همچون کسی است که در رکاب رسول خدا به شهادت نائل گشته است».
لیلا خلیلیان فر، اوصاف حضرت حجت علیه السلام در ادعیه و زیارات صفحه 100
1- مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸۲، ص ۲۲۶.
2- «المنتظَر المرضی؛ مورد انتظار پسندیده.» همان، ج ۱۱، ص ۳۱ و ج ۹۹، ص ۹۷ و ۲۴۶. «الأمام المنتظَر المرتضی؛ پیشوای مورد انتظار پسندیده شده.» همان، ج ۸، ص ۳۷۳. «القائم المنتظَر، قيام کنندهی مورد انتظار.» همان، ج ۹۹، ص ۱۰۱. «المنتظِر لإذنك؛ منتظِر فرمان خداوند.» همان، ص ۱۰۲. «أمرك ينتظِر؛ منتظِر امر خداوند است.» مصباح المتهجد، ص ۴۱۲؛ جمال الأسبوع، ص ۵۲۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۸ و ج۹۲، ص ۳۲۷ و ج ۹۹، ص ۸۹.
3- صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۲۲.
4- همان، همانجا، ص ۳۷۸.
5- سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷.
6- تونه ای، موعود نامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، ۱۳۸۹ ه.ش، قم: میراث ماندگار، ص ۱۲۷.
7- صدوق، کمال الدين، ج ۱، ص ۲۸۷.
8- همان، ج ۲، ص ۶۴۴.
9- همان، ج ۱، ص ۳۲۰.
10- برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۷۴.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸۲، ص ۲۲۶.
- ↑ «المنتظَر المرضی؛ مورد انتظار پسندیده.» همان، ج ۱۱، ص ۳۱ و ج ۹۹، ص ۹۷ و ۲۴۶. «الأمام المنتظَر المرتضی؛ پیشوای مورد انتظار پسندیده شده.» همان، ج ۸، ص ۳۷۳. «القائم المنتظَر، قيام کنندهی مورد انتظار.» همان، ج ۹۹، ص ۱۰۱. «المنتظِر لإذنك؛ منتظِر فرمان خداوند.» همان، ص ۱۰۲. «أمرك ينتظِر؛ منتظِر امر خداوند است.» مصباح المتهجد، ص ۴۱۲؛ جمال الأسبوع، ص ۵۲۳؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۸ و ج۹۲، ص ۳۲۷ و ج ۹۹، ص ۸۹.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۲۲.
- ↑ همان، همانجا، ص ۳۷۸.
- ↑ سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷.
- ↑ تونه ای، موعود نامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، ۱۳۸۹ ه.ش، قم: میراث ماندگار، ص ۱۲۷
- ↑ صدوق، کمال الدين، ج ۱، ص ۲۸۷.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۶۴۴.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۲۰.
- ↑ برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۷۴.