تنها راه نجات از مرگ جاهلی

از ویکی‌مهدی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۴ توسط Saeed (بحث | مشارکت‌ها) (مقاله جدید)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اشاره

بر اساس روایتی که شیخ صدوق با سند معتبر از حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام روایت کرده، راه نجات از هلاکت و مرگ جاهلی در آخرالزمان، در ثبات قدم بر ولایت و دعا برای فرج حضرت بقیه‌الله ارواحنافداه بیان شده است.

احمدبن اسحاق، وکیل امام حسن عسکری علیه‌السلام در قم، به سامرا سفر کرده، به محضر مقدس آن حضرت شرفیاب شده، در نظر داشت که از آن حضرت پیرامون جانشین آن حضرت سؤال کند، امام علیه‌السلام ابتداءً فرمود:

ای احمدبن اسحاق! خداوند تبارک و تعالی از روزی که آدم علیه‌السلام را آفریده، هرگز روی زمین را خالی نگذاشته و هرگز خالی نمی‌گذارد از حجت خویش بر مردمان، که به وسیله‌ی او بلا را از اهل زمین دفع می‌کند و به سبب او باران می‌فرستد و برکات زمین را ظاهر می‌سازد.

احمدبن اسحاق گوید: عرضه داشتم: ای فرزند پیامبر! بعد از شما امام و خلیفه کیست؟

امام علیه‌السلام از جای برخاستند، به شتاب وارد منزل شدند، چون بیرون آمدند، پسر بچه‌ای را بر دوش خود حمل می‌کردند که صورتش همانند ماه چهارده شبه بود و سه ساله به نظر می‌رسید پس فرمودند:

ای احمدبن اسحاق! اگر نبود که تو در نزد خدای عزوجل و در نزد حجت‌های خداوند عزیز و گرامی هستی، فرزندم را بر تو عرضه نمی‌کردم.

او همنام پیامبر خدا و هم ُکنیه‌ی آن حضرت است، او همان است که زمین را آکنده از عدل و داد نماید، همان گونه که پر از جور و ستم شده باشد.

ای احمد بن اسحاق! مثل او در میان این امت مثل خضر علیه‌السلام است و مثل او مثل ذي‌القرنین است.

«وَ اللهِ لَیَغیبَنَّ غَیْبَهً لا یَنْجُو فیها مِنَ الْهَلَکَهِ إِلّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی الْقَوْلِ بِإِمامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعاءِ بِتَعْجیلِ فَرَجِهِ»؛

به خدا سوگند او غایب می‌شود، یک غایب شدنی که در آن دوران غیبت، از هلاکت رهایی نمی‌یابد جز:

۱. کسی که خداوند او را در اعتقاد به امامت او ثابت و استوار بدارد.

۲. کسی که خداوند او را براي دعا به تعجیل فرج آن حضرت موفق نموده باشد.

احمد بن اسحاق گوید: عرض کردم: اي مولاي من! آیا علامت و نشانی هست که دلم اطمینان پیدا کند؟

پس آن پسر بچه فرمود: «أنَا بَقِیَّهِ اللهِ فی أرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدائِهِ، فَلا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحاقٍ!»؛ من تنها ذخیره‌ی خداوند در روي زمین و انتقام گیرنده از دشمنان خدا هستم. پس از دیدن دیگر از نشان نپرس، ای احمد بن اسحاق![۱]

چند نکته:

در این حدیث شـریف که با سند معتبر از امام حسن عسکری علیه‌السلام روایت شده، چندین نکته‌ی مهم به روشنی بیان شده است:

۱. هرگز روي زمین خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، چنان که در احادیث فراوان آمده است:

«لَولَا الْحُجَّهُ لَساخَتِ الْاَرْضُ بِأَهْلِها»؛

اگر یک لحظه حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را در کام خود فرو می برد.[۲]

تصور نشود که در دوران «فترت» روی زمین خـالی از حجت بوده است، مثلا در بین حضـرت عیسـی و پیامبر اسـلام که دوران فترت نامیده می‌شود، پیامبر صاحب شریعت نبود، ولی پیامبران تبلیغی و اوصیای حضرت عیسی در میان بنی اسرائیل و اوصیای حضرت ابراهیم در سرزمین حجاز همواره بودند.

به هنگام ولادت پیامبراکرم صلی‌االله‌علیه‌وآله حضرت عبدالمطلب حجت خدا و حضرت ابوطالب وصی او بود.[۳] ودایع نبوت در نزد حضرت ابوطالب بود، و پس از بعثت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ودایع نبوت را به آن حضرت تقدیم نمود.[۴]

۲. به وسیله‌ی حجت خدا، بلاها از اهل زمین دفع می‌شود، چنان که حضرت بقیه‌الله ارواحنا‌فداه در گهواره به ابونصر خادم فرمود:

«أَنَا خاتَمُ الْأَوْصِیاءِ، وَ بی یَدْفَعُ اللهُ الْبَلاءَ عَنْ أهْلی وَ شیعَتی»؛

من خاتم اوصیاء هستم، خداوند به وسیله‌ی من بلاها را از شیعیان و خاندانم دفع می‌کند.[۵]

۳. نزول باران و همه‌ی فیوضات الهی به برکت حجت خدا می‌باشد.

خداوند فیاض علی الاطلاق است، هر لحظه فیوضات پروردگار به سوی مخلوقات جاری است، لکن برای رسیدن این فیوضات به مخلوقات جهان، واسطه‌ی فیض لازم است و این واسطه‌ی فیض در هر عصری امام و حجت آن عصر می‌باشد.

در این رابطه تحقیق بسیار ارزشمندی از پرفسور هانري کُربَن منتشر شده که بسیار شایان دقت و در خور تأمل است.[۶]

۴. برکات زمین به وسیله‌ی حجت خدا ظاهر می‌شود، چنان‌که در حدیث آمده است:

«حینَئِذٍ تُظْهِرُ الْارْضُ کُنُوزَها وَ تُبْدي بَرَکاتِها، فَلا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا لِبَرِّهِ، لِشُمُولِ الْغِنی جَمیعَ الْمُؤمِنینَ»؛

در آن هنگام (به هنگام ظهور حضرت) زمین گنج های خود را آشکار می‌سازد و همه‌ی برکاتش را ظاهر می‌کند، دیگر کسی از شما برای صدقات و مبرّات خود جایی پیدا نمی‌کند، زیرا همه مؤمنان را ثروت فرا می‌گیرد.[۷]

  1. شیخ صدوق، کمال الدّین، ج ۲، ص ۳۸۴.
  2. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸ - ۱۷۹.
  3. شیخ صدوق، العقاید، ص ۱۱۶.
  4. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۵، ح ۱۸.
  5. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵.
  6. فشرده این پژوهش در کتاب: «دهه مهدویه» ص ۷۷ - ۸۰ آمده است.
  7. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۴.