آیات مهدویت - سوره حجر ۳۷-۳۹
«قالَ: رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قالَ: فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»[۱]
ابلیس گفت: پروردگارا پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند مهلت ده، خداوند فرمود: البته تو از مهلت داده شدگانی، تا به روز و هنگام معین و معلوم.
أبو جعفر محمد بن جرير الطبری، قال: أخبرنی أبو الحسن علی، قال:
حدثنی[۲] أبو جعفر، قال: حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوى، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود، عن أبيه، عن على بن الحسن بن فضال، قال: حدثنى العباس بن عامر، عن وهب بن جميع مولى إسحاق بن عمّار، قال: سألت أبا عبد الله عليهالسلام عن إبليس، قوله: «رَبِّ فَانْظِرْنِى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ: فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» أَیّ يوم هو؟ قال:
«يا وهب أتحسب أنّه يوم يبعث الله تعالى الناس؟ [لا] و لكنّ الله عزّوجلّ أنظره إلى يوم يبعث الله عزوجل قائمنا، فإذا بعث الله عزوجل قائمنا فيأخذ بناصيته و يضرب عنقه فذلك يوم الوقت المعلوم»[۳]
«ابو جعفر محمد بن جریر طبری گوید: خبرم داد ابوالحسن علی گفت: ابو جعفر حدیثم {حدیثمان} داد، گفت: مظفر بن جعفر بن مظفر علوی حدیثمان داد، گفت: جعفر بن محمد بن مسعود از پدرش از علی بن الحسن بن فضال برایمان حدیث آورد، گفت: حديثم {حدیثمان} داد عباس بن عامر، از وهب بن جمیع آزاد شده اسحاق بن عمار که گفت: از حضرت صادق علیهالسلام درباره گفته ابلیس پرسیدم که: پروردگارا پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند مهلت ده، خداوند فرمود: البته تو از مهلت داده شدگانی، تا به روز و هنگام معین و معلوم آن چه روزی خواهد بود؟ فرمود: وقت معلوم روز قیام قائم آل محمد است، هرگاه خداوند او را برانگیزد در مسجد کوفه که ابلیس میآید در حالیکه بر زانوهایش راه میرود و میگوید: ای وای از این روزگار آنگاه از پیشانیش گرفته شده گردنش زده میشود. آن هنگام روز وقت معلوم است که مدت او به پایان میرسد.»
و رواه العياشی، بإسناده: عن وهب بن جميع مولى إسحاق بن عمار قال: سألت أبا عبدالله عليهالسلام عن [قول] إبليس ... و ذكر الحديث.[۴]
این روایت را عیاشی نیز روایت کرده: بسند خود از وهب بن جميع آزاد شده اسحاق بن عمار که گفت: از حضرت ابی عبدالله صادق علیهالسلام راجع به [گفته] ابلیس پرسیدم ... و حدیث را تا آخر یاد کرده است.»
و در این باره روایتی دیگر هم هست که او را رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم خواهد کشت، این روایات در کتاب البرهان در تفسیر آیه فوق ذکر شده است مؤلف.[۵]
- ↑ حجر (۱۵) ۳۹-۳۷.
- ↑ در مأخذ: حدثنا.
- ↑ دلائل الامامه: ۴۵۳ [ح ۴۳۰].
- ↑ تفسير العياشی ۲: ۲۴۲ [حجر، ح ۱۴]، با اندکی تفاوت در آخر حدیث که در آن تصریح شده است: ابلیس را در حالی که بر زانوهایش راه میرود به مسجد کوفه میآورند و گردن میزنند (مترجم).
- ↑ ناگفته نماند که بین روایات فوق، و روایت دیگری که مؤلف اشاره کرده اینکه رسول خدا صلىاللهعليهوآله ابلیس را خواهد کشت منافاتی نیست، چون در روایات یاد شده نام قاتل ابلیس نیامده و گفته نشده که: چه کسی گردن آن لعین را خواهد زد؟ و این در رجعت خواهد بود.(مترجم).