نمایش مبدأ برای بوی زلف تو همان مونس جان است که بود

'''مونس جان'''


از صبا پرس که ما را همه شب تا دمِ صبح

بویِ زلفِ تو همان مونسِ جان است که بود

کشتهٔ غمزهٔ خود را به زیارت دریاب۱

زانکه بیچاره همان دل‌نگران است که بود

حافظا باز نما قصه خونابهٔ چشم

که بر این چشمه همان آبِ روان است که بود


سلمان ساوجی:

همچنان مهر توام مونس جان است که بود

همچنان ذکر توام ورد زبان است که بود

شوقم افزون شد و آرام کم و صبر نماند

در فراق تو، ولی، عهد همان است که بود

<nowiki>---------------</nowiki>

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری
----۱. دیدار محبوب در اختیار محبّ نیست بلکه در اختیار محبوب است که اگر بخواهد، او را به زیارت خود مشرف گرداند. ای موعود زمان که تشرف در اختیار شماست، بر این عاشقان که شبانروز در فراق تو اشک می ریزند، رحمتی کن و عنایتی فرما و آن ها را به زیارتی، مهمان کن: یابن الحسن، روحی فداک، متی ترانا و نراک...