نور - آیه ۵۶: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
«طوبی للصّابرین فی غیبته! طوبی للمتّقین علی محبّتهم<ref>[در کفایة الأثر و البرهان: محجّتهم.]</ref>! أولئک (من) وصفهم اللّه فی کتابه فقال<ref>[در کفایة الأثر: و قال.]</ref>: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ ثمّ<ref>[در کفایة الأثر و البرهان: و.]</ref> قال: أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.<ref>[در متن: الغالبون.]</ref>
«طوبی للصّابرین فی غیبته! طوبی للمتّقین علی محبّتهم<ref>[در کفایة الأثر و البرهان: محجّتهم.]</ref>! أولئک (من) وصفهم اللّه فی کتابه فقال<ref>[در کفایة الأثر: و قال.]</ref>: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ ثمّ<ref>[در کفایة الأثر و البرهان: و.]</ref> قال: أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.<ref>[در متن: الغالبون.]</ref>


قال ابن الأسقع<ref>[در کفایة الأثر: الأسفع؛ در متن: الأصقع.]</ref>: ثمّ عاش جندل (12) إلی أیّام الحسین (بن علیّ) علیه السّلام ثمّ .]
قال ابن الأسقع<ref>[در کفایة الأثر: الأسفع؛ در متن: الأصقع.]</ref>: ثمّ عاش جندل إلی أیّام الحسین (بن علیّ) علیه السّلام ثمّ خرج إلی الطّائف، فحدّثنی نعیم (بن) أبی قیس قال: دخلت (علیه) بالطّائف و هو علیل ثمّ إنّه دعا بشربة من لبن [فشربه فقال<ref>[در کفایة الأثر و البرهان: و قال.]</ref>: هکذا عهد إلیّ<ref>[در متن: لی.]</ref> رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم أن یکون<ref>[در کفایة الأثر: أنّه یکون.]</ref> آخر زادی من الدّنیا شربة من لبن، ثمّ مات [رحمه اللّه و دفن بالطّائف بالموضع المعروف بالکورا [ء] (رحمه اللّه).»<ref>کفایة الأثر: 56- 61؛ البرهان 3: 146.</ref>


خرج إلی الطّائف، فحدّثنی نعیم (بن) [أبی قیس قال: دخلت (علیه) بالطّائف و هو علیل ثمّ [إنّه دعا بشربة من لبن [فشربه فقال (10): هکذا عهد إلیّ (11) رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم أن یکون (12) آخر زادی من الدّنیا شربة من لبن، ثمّ مات [رحمه اللّه و دفن بالطّائف بالموضع المعروف بالکورا [ء] (رحمه اللّه).» (13)
«ابن بابویه: گوید: حدیثمان داد ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن ابی المطلب شیبانی رحمه الله گوید: ابومزاحم موسی بن عبدالله بن يحيى بن خاقان مقری در بغداد حديثمان داد، وی گفت: ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهيم شافعی حدیثمان داد، گفت: محمد بن حماد بن هامان دباغ ابوجعفر حدیثمان داد، گوید: عیسی بن ابراهیم حدیثمان داد، گفت: حارث بن تیهان حديثمان داد، او گفت: عتبة بن يقظان، از ابوسعید، از مکحول، از وائلة بن الأصقع بن قرضاب، از جابر بن عبدالله انصاری حدیثمان داد، که جابر گفت: جندل بن جنادة از خیبر به محضر رسولخدا صلی الله عليه وآله شرفیاب شد و عرضه داشت: ای محمد صلی الله عليه وآله مرا خبر ده از آنچه برای خداوند نیست و از آنچه نزد خداوند نیست و از آنچه خداوند نمی داند؟
 
«ابن بابویه: گوید: حدیثمان داد ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن ابی ] المطلب شیبانی رحمه الله گوید: ابومزاحم موسی بن عبدالله بن يحيى بن خاقان مقری در بغداد حديثمان داد، وی گفت: ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهيم شافعی حدیثمان
 
ص: 267
----1- .
 
2- .
 
3- .
 
4- .
 
5- .
 
6- .
 
7- .
 
8- .
 
9- .
 
10- . [در کفایة الأثر و البرهان: و قال.]
 
11- . [در متن: لی.]
 
12- . [در کفایة الأثر: أنّه یکون.]
 
13- . کفایة الأثر: 56- 61؛ البرهان 3: 146.
 
داد، گفت: محمد بن حماد بن هامان دباغ ابوجعفر حدیثمان داد، گوید: عیسی بن ابراهیم حدیثمان داد، گفت: حارث بن تیهان حديثمان داد، او گفت: عتبة بن يقظان، از ابوسعید، از مکحول، از وائلة بن الأصقع بن قرضاب، از جابر بن عبدالله انصاری حدیثمان داد، که جابر گفت: جندل بن جنادة از خیبر به محضر رسولخدا صلی الله عليه وآله شرفیاب شد و عرضه داشت: ای محمد صلی الله عليه وآله مرا خبر ده از آنچه برای خداوند نیست و از آنچه نزد خداوند نیست و از آنچه خداوند نمی داند؟


آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اما آنچه برای خداوند نیست: خداوند را شریکی نیست و اما آنچه نزد خداوند نیست پس نزد خداوند ظلمی نسبت به بندگان نیست، و اما آنچه خداوند نمی داند آن گفتار شما گروه یهود است که زیر پسر خداست و خداوند برای خود فرزندی نمی داند. پس جندل عرض نمود: گواهی می دهم که هیچ خدائی جز الله نیست و بحق تو رسول خدا هستی. پس عرض نمود: ای رسول خدا! من دیشب در خواب موسی بن عمران علیه السلام را دیدم که بمن فرمود: ای جندل! بر دست محمد صلی الله عليه وآله مسلمان شو و به جانشینان بعد از او دست بیاویز، پس من مسلمان شدم و خداوند این نعمت را بمن روزی فرمود اکنون مرا از جانشینان بعد از خودت خبر ده تا بانان متمسک گردم.
آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اما آنچه برای خداوند نیست: خداوند را شریکی نیست و اما آنچه نزد خداوند نیست پس نزد خداوند ظلمی نسبت به بندگان نیست، و اما آنچه خداوند نمی داند آن گفتار شما گروه یهود است که زیر پسر خداست و خداوند برای خود فرزندی نمی داند. پس جندل عرض نمود: گواهی می دهم که هیچ خدائی جز الله نیست و بحق تو رسول خدا هستی. پس عرض نمود: ای رسول خدا! من دیشب در خواب موسی بن عمران علیه السلام را دیدم که بمن فرمود: ای جندل! بر دست محمد صلی الله عليه وآله مسلمان شو و به جانشینان بعد از او دست بیاویز، پس من مسلمان شدم و خداوند این نعمت را بمن روزی فرمود اکنون مرا از جانشینان بعد از خودت خبر ده تا بانان متمسک گردم.


رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ای جابر! اوصیای من پس از من به شماره نقبای بنی اسرائیل می باشند عرضه داشت: آنها دوازده تن بوده اند همچنانکه در تورات یافته ام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: آری امامان بعد از من دوازده تن می باشند، عرضه داشت: ای رسول خدا آیا همگی آنها در یک زمان خواهند بود؟ فرمود: نه، ولی جانشینی پس از جانشین دیگر که البته توجز سه تن از آنها را درک نخواهی کرد، عرضه داشت: پس ای رسولخدا نامشان را برایم بگو؟ فرمود: آری به درستی که تو سید اوصياء و وارث پیغمبران و پدر امامان علی بن ابی طالب عليه السلام را بعد از من خواهی دید، سپس فرزندش حسن سپس حسین را، بأنها پس از من متمسک شو ونادانی جاهلان تو را نفریبد، پس چون هنگام ولادت فرزندش علی بن الحسین سید العابدین شود خداوند عمر تو را بسر خواهد آورد و آخرین برخورداریت از دنیا جرعه ای از شیر خواهد بود. جندل عرضه داشت: ای رسولخدا همچنین در تورات یافتم: «اليا اليا بقطو شبرا و شبيرآ»، ولی نامهایشان را نشناختم، بعد از حسین چند وصی هست و نامشان چیست؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ای جابر! اوصیای من پس از من به شماره نقبای بنی اسرائیل می باشند عرضه داشت: آنها دوازده تن بوده اند همچنانکه در تورات یافته ام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: آری امامان بعد از من دوازده تن می باشند، عرضه داشت: ای رسول خدا آیا همگی آنها در یک زمان خواهند بود؟ فرمود: نه، ولی جانشینی پس از جانشین دیگر که البته توجز سه تن از آنها را درک نخواهی کرد، عرضه داشت: پس ای رسولخدا نامشان را برایم بگو؟ فرمود: آری به درستی که تو سید اوصياء و وارث پیغمبران و پدر امامان علی بن ابی طالب عليه السلام را بعد از من خواهی دید، سپس فرزندش حسن سپس حسین را، بآنها پس از من متمسک شو و نادانی جاهلان تو را نفریبد، پس چون هنگام ولادت فرزندش علی بن الحسین سید العابدین شود خداوند عمر تو را بسر خواهد آورد و آخرین برخورداریت از دنیا جرعه ای از شیر خواهد بود. جندل عرضه داشت: ای رسولخدا همچنین در تورات یافتم: «اليا اليا بقطو شبرا و شبيرآ»، ولی نامهایشان را نشناختم، بعد از حسین چند وصی هست و نامشان چیست؟
 
رسولخدا فرمود: نه تن از فرزندان حسین می باشند و مهدی از آنهاست، که چون مدت حسين عليه السلام سپری گشت بعد از او پسرش على امر امامت را بعهده
 
ص: 268


می گیرد لقبش زین العابدين عليه السلام است و چون مدت علی سپری شد امر امامت را بعد از او پسرش (محمد) بعهده می گیرد که باقر عليه السلام خوانده می شود و چون دوران محمد پایان می یابد بعد از او جعفر که صادق عليه السلام خوانده می شود مسئولیت امامت را بدوش می کشد پس هنگامیکه دوران جعفر تمام می گردد بعد از او موسی که کاظم عليه السلام خوانده می شود این امر را بر عهده می گیرد سپس چون مدت موسی منقضی شود پس از او پسرش علی این امر را به عهده می گیرد که رضا عليه السلام خوانده می شود و هرگاه که دوران علی سپری گردد بعد از او فرزندش محمد به امر امامت قیام کند که زکی عليه السلام خوانده می شود، پس چون مدت محمد منقضی شود امر امامت را بعد از وی پسرش علی که نقی علیه السلام خوانده می شود خواهد داشت و چون مدت على بسر آید امر امامت را بعد از او حسن پسرش خواهد داشت که امین علیه السلام خوانده می شود سپس امام مردم از آنها غایب خواهد گشت.
رسولخدا فرمود: نه تن از فرزندان حسین می باشند و مهدی از آنهاست، که چون مدت حسين عليه السلام سپری گشت بعد از او پسرش على امر امامت را بعهده می گیرد. لقبش زین العابدين عليه السلام است و چون مدت علی سپری شد امر امامت را بعد از او پسرش (محمد) بعهده می گیرد که باقر عليه السلام خوانده می شود و چون دوران محمد پایان می یابد بعد از او جعفر که صادق عليه السلام خوانده می شود مسئولیت امامت را بدوش می کشد پس هنگامیکه دوران جعفر تمام می گردد بعد از او موسی که کاظم عليه السلام خوانده می شود این امر را بر عهده می گیرد سپس چون مدت موسی منقضی شود پس از او پسرش علی این امر را به عهده می گیرد که رضا عليه السلام خوانده می شود و هرگاه که دوران علی سپری گردد بعد از او فرزندش محمد به امر امامت قیام کند که زکی عليه السلام خوانده می شود، پس چون مدت محمد منقضی شود امر امامت را بعد از وی پسرش علی که نقی علیه السلام خوانده می شود خواهد داشت و چون مدت على بسر آید امر امامت را بعد از او حسن پسرش خواهد داشت که امین علیه السلام خوانده می شود سپس امام مردم از آنها غایب خواهد گشت.


جندل عرضه داشت: ای رسول خدا او حسن است که از آنها غایب خواهد شد؟ فرمود: نه ولی فرزندش حجت است، گفت یا رسول الله! پس اسم او چیست؟ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: نامش برده نمی شود تا اینکه خداوند او را آشکار گرداند.
جندل عرضه داشت: ای رسول خدا او حسن است که از آنها غایب خواهد شد؟ فرمود: نه ولی فرزندش حجت است، گفت یا رسول الله! پس اسم او چیست؟ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: نامش برده نمی شود تا اینکه خداوند او را آشکار گرداند.
خط ۱۱۱: خط ۷۶:
آنگاه جندل عرض کرد: ای رسول خدا ترس آنها چیست؟ فرمود: ای جندل ؟ در زمان هریک از آنان کسی هست که متعرض او شود و اذیتش کند، پس هرگاه خداوند خروج قائم ما را تعجیل فرماید زمین را پر از قسط و عدل سازد همچنانکه از ستم و ظلم آکنده باشد. سپس رسول خدا صلی الله عليه وآله فرمود: خوشا بحال صبرکنندگان در زمان غیبت او خوشا بحال کسانی که بر شیوۀ آنان پایدار مانند، آنهایند که خداوند در کتابش آنان را وصف نموده و فرموده: { و آنانکه به غیب ایمان دارند و سپس فرموده: و آنها حزب خدایند، توجه کنید که البته حزب خداوند رستگارانند} .
آنگاه جندل عرض کرد: ای رسول خدا ترس آنها چیست؟ فرمود: ای جندل ؟ در زمان هریک از آنان کسی هست که متعرض او شود و اذیتش کند، پس هرگاه خداوند خروج قائم ما را تعجیل فرماید زمین را پر از قسط و عدل سازد همچنانکه از ستم و ظلم آکنده باشد. سپس رسول خدا صلی الله عليه وآله فرمود: خوشا بحال صبرکنندگان در زمان غیبت او خوشا بحال کسانی که بر شیوۀ آنان پایدار مانند، آنهایند که خداوند در کتابش آنان را وصف نموده و فرموده: { و آنانکه به غیب ایمان دارند و سپس فرموده: و آنها حزب خدایند، توجه کنید که البته حزب خداوند رستگارانند} .


ابن الأصقع [روایت کننده این خبر از جابر بن عبدالله ] گوید: سپس جندل بن جناده تا زمان حضرت حسین بن علی علیه السلام زندگی کرد، آنگاه به طائف
ابن الأصقع [روایت کننده این خبر از جابر بن عبدالله گوید: سپس جندل بن جناده تا زمان حضرت حسین بن علی علیه السلام زندگی کرد، آنگاه به طائف
 
ص: 269


رفت پس از آن نعیم بن ابی قیس برایم گفت که: در طائف بر او وارد شدم در حالیکه بیمار بود سپس شیر درخواست کرد و آن را آشامید و گفت اینچنین رسولخدا صلى الله عليه وآله وسلم به من وعده فرمود که: آخرین توشه ام از دنیا آشامیدنی شیر باشد. آنگاه درگذشت خدای تعالی رحمتش کند، و در طائف در جائی که به کوراء معروف است دفن شد».
رفت پس از آن نعیم بن ابی قیس برایم گفت که: در طائف بر او وارد شدم در حالیکه بیمار بود سپس شیر درخواست کرد و آن را آشامید و گفت اینچنین رسولخدا صلى الله عليه وآله وسلم به من وعده فرمود که: آخرین توشه ام از دنیا آشامیدنی شیر باشد. آنگاه درگذشت خدای تعالی رحمتش کند، و در طائف در جائی که به کوراء معروف است دفن شد».