اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید

از ویکی‌مهدی

طایر قدسی۱


اگر آن طایرِ قدسی ز دَرَم بازآید

عمرِ بگذشته به پیرانه سرم بازآید

دارم امّید بر این اشکِ چو باران که دگر

برقِ دولت که بِرَفت از نظرم بازآید

آن که تاجِ سرِ من خاکِ کفِ پایش بود

از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید

خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز

شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید

گر نثارِ قدمِ یارِ گرامی نکنم

گوهرِ جان به چه کار دگرم بازآید؟

کوسِ نو دولتی از بامِ سعادت بزنم

گر ببینم که مَهِ نوسفرم بازآید

مانِعَش غلغلِ چنگ است و شکرخوابِ صَبوح

ور نه گر بشنود آهِ سحرم بازآید

آرزومندِ رخِ شاهِ چو ماهم حافظ

همتی تا به سلامت ز درم بازآید


صائب تبریزی هم گفته است:

چشم دارم که مه نو سفرم باز آید

روشنی بخش چراغ نظرم باز آید

چون صدف مشرق خمیازه شده است آغوشم

به امیدی که گرامی گهرم باز آید

نفس پا به رکابم دم عیسی گردد


و فیض کاشانی:

اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید

عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید

دارم امید خدایا که کنی تأخیری

در اجل تا به سرم تاج سرم باز آید

گر نثار قدم مهدی هادی نکنم

جوهر جان به چه کار دگرم باز آید؟!

آن که فرق سر من خاک کف پایش باد

پادشاهی بکنم گر به سرم باز آید

کوس نو دولتی از بام سعادت بزنم

گر ببینم که شه دین ز درم باز آید

می‏ روم در طلبش کوی به کو دشت به دشت

شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید

فیض نومید مشو در غم هجران و منال

شاید ار بشنود آه سحرم ، باز آید

---------------

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری

---------------

۱.طایر قدسی، پرنده بهشتی، فرشته ملکوتی، زیبای عرشی ...همه، همان محبوبی است که پر کشیده و به سفر غیبت رفته است و حافظ آرزوی بازگشت او را دارد و آرزومند است و از خدا می طلبد به سلامت از سفر بازآید تا گوهر جان را نثار قدمش کند...