حضرت مهدی علیه‌السلام، بازگرداننده‌ی آیین و شریعت محمّدی صلی الله علیه وآله

از ویکی‌مهدی

«الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَة»؛[۱]

«برگزیده برای برگرداندن ملّت و شریعت».

لغات:

«مِلَّة» به معنای «دین و شریعت» است[۲] و تفاوت معنای آن با «دین» در این است که «دین» به خدا، پیامبر و شخص نسبت داده می شود، امّا «مِلَّة» فقط به پیامبری که آن آیین به او مستند است، اضافه می شود.[۳]

«شرِيعَة» برگرفته از ماده‌ی «الشَّرْع» به معنای «راه روشن و واضح» است. این کلمه، مصدری است که بعداً به صورت اسم برای معنای «راه»، به کار رفته که به آن «شِرْع» و «شَرْع» و «شَرِيعَة» گفته‌اند، سپس برای «راه خدایی و الاهی» استعاره شده است.[۴]

شرح:

در صفت ذکر شده، مراد از ملت و آیینی که باید به وسیله‌ی امام عصر علیه‌السلام احيا گردد، همان ملت و طریقه‌ی حضرت ابراهیم علیه‌السلام است که خداوند در قرآن کریم به پیامبرش دستور فرموده که از آن پیروی نماید[۵]: «ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَما كانَ مِنَ الْمُشْرِكين»[۶]؛ یعنی در دعوت به توحید و نفی شرک و بت پرستی به تمام اقسام آن، و عمل به سنت و آداب، از ابراهیم پیروی کن. امام حسین علیه‌السلام در این‌باره فرمودند:

«کسی جز ما و شیعیان ما بر ملت و روش ابراهیم نیست، و سایر مردم از این روش و طریقه دورند.»[۷]

در آیه‌ی دیگری می فرماید:

«وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلَّا مِنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِي الدُّنْيا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ»[۸]؛ (بقره: ۱۳۰)

یعنی کسی که خداوند او را برگزیده باشد، از صفات ناپسند و اخلاق رذیله منزّه است؛ پس شایسته است که برای رستگاری و نیل به سعادت دنیا و آخرت، از او پیروی شود، زیرا اعراض از راه و روش او باعث شقاوت وهلاکت خواهد شد. از جمله روش حضرت ابراهیم علیه‌السلام، سفارش به فرزندان خود درباره‌ی مراقبت و حفظ دین بود، چنان‌که خداوند متعال می فرماید:

«وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».[۹] (بقره: ۱۳۲) 

از سوی دیگر، از آیه‌ی ۱۳۰ سوره‌ی بقره استفاده می شود که ملت پیامبر ما صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز همان ملت حضرت ابراهيم علیه‌السلام است و کسی که در این عصر از ملت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اعراض کند، از ملت حضرت ابراهیم علیه‌السلام اعراض کرده و این خود یک نوع سفاهت و بی‌خردی است.[۱۰]

اما درباره‌ی «شریعت»، لازم به ذکر است که خدای تعالی برای هریک از انبیای خود برنامه و آیینی مقرر فرموده است و خطاب به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید:

«ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى شَريعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها»[۱۱]. (جاثیه: ۱۸)

انبیای الاهی در اصول عقاید، پرستش خدا، احکام و دستورات الاهی اختلافی ندارند، اما در چگونگی افعال و اعمال عبادی و بعضی از فروع و سنن به حسب زمان و مصالح اختلاف دارند[۱۲]، به این منظور حق تعالی فرموده است: «لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهاجا» «برای هریک از شما [امت‌ها] شریعت و راه روشنی قرار داده‌ایم». (مائده: ۴۸) و آن‌چه در شرایع همه‌ی انبیا بوده، در شریعت محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله جمع است. شریعت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله که برای امت ایشان تشریع شده است، مجموعه‌ای از وصایای خداوند به حضرت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم‌السلام به اضافه‌ی وحیی که به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرستاده شده است[۱۳]، و این مطلب کنایه از این است که دین اسلام دارای تمام مزایای شریعت‌های سابق است[۱۴]. با عنایت به مطالب ذکر شده، این صفت اشاره به رسالتِ «احیاگری و برپایی دین اسلام» به دست توانای حضرت مهدی علیه‌السلام است و از مأموریت‌های آن امام است که آیین پا ک ابراهیمی و شرایع تمام انبیا و به خصوص کامل‌ترین آن شرایع را که شریعت محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله است و در اثر تحول دوران در حال از میان رفتن است، اعاده و احیا نماید.

  1. سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷.
  2. جوهری، صحاح، ج ۳، ص ۱۸۲۱.
  3. راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص ۷۷۳.
  4. همان، همانجا، ص ۴۵۰.
  5. علوی طالقانی، شرحی بر دعای ندبه، ص ۲۱۶.
  6. «سپس به تو وحی کردیم که: از آیین ابراهیم حق‌گرای پیروی کن، [چرا‌که] او از مشركان نبود». نحل: ۱۲۳.
  7. ر.ک: عیاشی، تفسير، ج ۱، ص ۳۸۸.
  8. «و چه کسی جز آن‌که به سبک مغزی گراید از آیین ابراهیم روی برمی‌تابد؟ و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود».
  9. «و ابراهیم و يعقوب، پسران خود را به همان [آیین] سفارش کردند [و هر دو در وصیتشان چنین گفتند:] ای پسران من، خداوند برای شما این دین را برگزید پس، البته نباید جز مسلمان بمیرید».
  10. علوی طالقانی، شرحی بر دعای ندبه، ص ۲۱۸.
  11. «سپس تو را در طریقه آیینی [که ناشی] از امر [خداست] نهادیم. پس آن‌ را پیروی کن».
  12. علوی طالقانی، پیشین، ص ۲۱۹، با اندکی دخل و تصرف در عبارات.
  13. شوری: ۱۳.
  14. زمردیان، ندبه و نشاط، ص ۴۵۳، با اندکی دخل و تصرف در عبارات.