حضرت مهدی علیهالسلام، مایهی ذلت دشمنان و کافران
«مُذِلَّ الْأَعْدَاء»؛[۱]
«خوار کنندهی دشمنان».[۲]
لغت:
«مُذِلّ» اسم فاعل از ریشهی «ذ ل ل» است. واژگان «ذُلّ» و «ذِلَة» از همین ماده به معنای «خواری» و «ضد عزت» است.[۳]
«ذِلّ» به معنای «نرمی» و «ضد سختی» است.[۴] راغب میگوید: «الذُّل» به معنای زبونی و خواری است که در اثر فشار و ناچاری رخ میدهد و «الذِّل» حالتی بعد از دشواری و سختی و نقطهی مقابل صعوبت است.[۵] لذا «مُذِلّ» به معنای «خوارکننده» است.
شرح:
در زمان حکومت الاهی امام عصر علیهالسلام، مخالفان و دشمنان به دست توانای حضرت خوار و ذلیل میگردند. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
«إِنَّ الَّذينَ يُحَادُّونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ اولئِکَ فِی الْأَذَلِّينَ»: (مجادله: ۲۰)
«کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند، آنها در زمرهی ذلیلترین افرادند».
پس در انقلاب عظیم آن حضرت، کسانی که با حکومت الاهی مخالفت میورزند و به مبارزه برمیخیزند، آنان ذلیلترین افرادند، و آنان که از دین حق حمایت میکنند، عزت و ارجمندی را برای خود کسب کردهاند؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق علیهالسلام میخوانیم:
«أَنَّ لِلْحَقِّ دَوْلَةً وَ لِلْبَاطِلِ دَوْلَةً، كِلَاهُمَا ذَلِيلٌ فِي دَوْلَةِ صَاحِبِهِ».[۶]
هم چنین آن حضرت در تفسیر آیهی: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثين» (قصص: ۵) «و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم» میفرمایند:
«هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُم».[۷]
يكم. شيوهی رفتار امام علیهالسلام با دشمنان
پس از قرنها انتظار و تحمل رنج، سرانجام روزگار ستم و تاریکیها به سر آمده، پرتو خورشید سعادت، نمایان میگردد و شخصیت بزرگی که با یاری الاهی، بنای زدودن آثار ستم و جور را دارد، ظهور میکند. آن حضرت، اصلاحات گسترده و دگرگونیهای بنیادی در دو بعد معنوی و مادی ایجاد میکند و جامعهی بشری را چنان سامان میبخشد که خداوند خشنود میشود. در این میان، اگر اشخاص، احزاب و گروههایی بخواهند با ایجاد مشکلات، مانع این قیام عظیم شوند یا با اخلالگری، حرکت قیام او را کند نمایند، دشمنان سرسخت بشریت و دین الاهی محسوب میشوند و کیفر آنان جز نابودی به دست قدرتمند حضرت مهدی علیهالسلام نخواهد بود. افراد اخلالگر در این انقلاب عظیم، کسانی هستند که دستشان به خون بشریت آلوده است، یا انسانهای بیتفاوتی هستند که در برابر جنایات تجاوزگران، سکوت پیشه کرده، ولی در برابر حضرت، پرچم مخالفت بر میدارند و یا کج فهمانی هستند که درک خود را بر سخن حضرت برتری میدهند. طبیعی است که آنان باید با قاطعیت تمام سرکوب شوند تا جامعهی بشری برای همیشه از شر آنان مصون بماند. از این رو، روش و سیاست حضرت مهدی علیهالسلام با آنان بسیار قاطعانه و بدون اغماض است.[۸]
دوم. قاطعیت امام در رویارویی با دشمنان
حضرت على علیهالسلام میفرمایند:
«فرمان خداوند سبحان را برپا ندارد، مگر کسی که در اجرای دستور الاهی، مدارا نکند و سازشکار نباشد و پیرو طمعها و آرزوها نگردد».[۹]
حضرت مهدی علیهالسلام قيام به اقامهی حدود و فرمان الاهی میکنند و در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمیکند، بلکه نسبت به جرم اشخاص و گروهها، مجازات متناسب با آن را اجرا میکنند. برخی از آنان را در جنگ نابود و حتی فراریان و زخمیان آنان را تعقیب میکنند، گروهی را اعدام و گروهی را تبعید و دست برخی را قطع میکنند[۱۰] و در اجرای احکام الاهی، از ملامت هیچ ملامت کنندهای نمیهراسند.[۱۱] از سوی دیگر، کفار در عصر ظهور، جز نابودی و هلاکت، سرانجامی نخواهند داشت.[۱۲] به عبارت دیگر همچنان که مؤمنان به جهت ایمان به آن حضرت، مورد لطف و رحمت الاهی قرار میگیرند، کافران نیز به جهت عدم ایمان به امام، در نهایت به هلاکت میرسند. این حقیقت در مورد قرآن کریم نیز بیان شده است:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَلا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلَّا خَساراً»؛ (اسراء: ۸۲)
«و ما آنچه را برای مؤمنان مایهی درمان و رحمت است از قرآن نازل میکنیم، و ستمگران را جز زیان نمیافزاید».
یعنی همانگونه که آیات قرآن کریم موجب شفا و رحمت برای مؤمنین است، برای افراد بیایمان، جز خسارت و زیان چیزی به دنبال ندارد. امام رضا علیهالسلام در وصف امام مهدی علیهالسلام فرمودند:
«یَکُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَعَذَاباً عَلَى الْكَافِرِين»:[۱۳]
«(مهدی علیهالسلام) رحمت بر مؤمنان و عذاب بر کافران است.»
- ↑ سيدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۵ و ج ۹۹، ص ۱۰۱ و ۱۰۷.
- ↑ «بَوَارِ أَعْدَائِه؛ نابودی دشمنان خدا.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۳. «بَوَارِ الْكَافِرِين؛ نابودی کافران» احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۴؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۲ و ج ۹۱، ص ۴ و ج ۹۹، ص ۸۲. «مُبِيرِ الْكَافِرِين؛ نابود کنندهی کافران» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۱ «مُذِلَّ الْكَافِرِين الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِين؛ خوار کنندهی کافران متکبر ظالم.» همان، ج ۹۱، ص ۳۲ و ج ۹۸، ص ۳۷۴ و ج ۹۹، ص ۲۴۲. «یَهْلِكُ عَلَى يَدَيْهِ الْكَافِرُونَ الْمُكَذَّبُون، به دست او كافران دروغگو هلاک میشوند.» همان، ج ۹۹، ص ۱۰۴.
- ↑ فراهیدی، العین، ج ۱۱، ص ۲۵۶؛ ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج ۲، ص ۳۴۵؛ جوهری، صحاح، ج ۳، ص ۱۷۰۱.
- ↑ جوهری، صحاح، ج ۳، ص ۱۷۰۱.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص ۳۳۰.
- ↑ «برای حق دولتی و برای باطل دولتی است که هر کدام در دولت رفیقش، خوار و ذلیل. میگردند». نعمانی، غیبت، ص ۳۱۹.
- ↑ طوسی، غیبت، ص ۱۸۴.
- ↑ طبسی، في رحاب حكومة الامام المهدی، ص ۱۶۷ و ۱۶۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۱۰.
- ↑ طبسی، پیشین، ص ۱۶۷ و ۱۶۸.
- ↑ نعمانی، غیبت، ص ۲۳۳.
- ↑ ر.ک: صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۰.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۱.