حضرت مهدی علیه‌السلام، ویران کننده‌ی بناهای شرک و نفاق

از ویکی‌مهدی

«هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاق»؛[۱]

«نابود کننده‌ی بناهای شرک و نفاق».[۲]


لغت:

«هَادِم» اسم فاعل از ریشه‌ی «ه د م» به معنای «ویران کردن و خراب کردن» است.[۳]

شرح:

از تعبیر «هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاق» دو معنا برداشت می‌شود:

نابودی کفار و منافقان در عصر ظهور است. به عبارت دیگر دو گروه عظیم از انقلاب حضرت مهدی علیه‌السلام بسیار ناراحت خواهند بود، مشرکان و منافقان که صفت موردشرح، گواه بر این معناست.[۴] این دو دسته در هر دوران، منفورترین خلق در روی زمین هستند و به علت این‌که در آن قیام مقدس، نابودی و شکنجه‌ی آنان امری حتمی الوقوع است، پس نگرانی و کراهت آنان از همه بیشتر و آن انقلاب برای آنان ناخوشایندتر است. در قرآن مجید مسأله‌ی «شرک و بیان حالات مشرکین» بسیار ذکر شده است، به گونه‌ای که مأموریت تمام انبیا علیهم‌السلام را بر مبنای همین امر استوار فرموده است. خداوند به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دستور می‌دهد که به مردم بگوید:

«قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللهَ وَ لا أُشْرِكَ بِه». (رعد: ۳۶)

«بگو: جز این نیست که من مأمورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم».

از همین جهت است که خدای تعالی، گناه شرک را بالاترین گناه و غیر قابل آمرزش قرار داده[۵] و از آن به «ظلم عظیم» تعبیر فرموده است.[۶] اما صفت مورد شرح، اشاره‌ی وسیعی به آیات دیگری از قرآن مجید کرده که خدای تعالی در آن آیات، دو دسته‌ی «مشرک» و «منافق» را در کنار هم ذکر نموده است، که با توجه به مطالبی که گذشت، انقلاب حضرت مهدی علیه‌السلام برای این دو گروه بسیار ناخوشایند است و کیفر عذاب این دو دسته در زمان قیام آن بزرگوار امری مسلم است که این معنا با آیه‌ی شریفه‌ی:

«وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكات»[۷] (فتح: ۶) مطابقت دارد. منافقان در ردیف مشرکان قرار دارند، زیرا آنان بیرون از دایره‌ی اطاعت فرمان خدا هستند،[۸] خداوند متعال آنان را با صفات «فاسق»[۹] و «کاذب»[۱۰] معرفی کرده و در آیه‌ی دیگری آنان را قرین اهل کفر کرده و می‌فرماید:

«إِنَّ اللهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في جَهَنَّمَ جَميعاً». (نساء: ۱۴۰)

«خداوند، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند».

برای تحقق حاکمیت دین الاهی بر پهنه‌ی هستی، نابودی مشرکان و منافقان لازم است و ذکر «شرک» و «نفاق» در کنار هم در صفت مورد شرح، اشاره به این حقیقت است که انسان مشرک که عقیده به توحید ندارد، در وجودش به شدت نفاق وجود دارد و تمام تلاشش، فقط برای رسیدن به خواسته‌های نفسانی است و چنین فردی برای رسیدن به امیال نفسانی خود، دست به «نفاق» زده تا از فرصت‌های به وجود آمده استفاده کند و به خواسته‌های نفسانی خود برسد. راه نجات از این رذیله «موّحد» شدن است و برای رسیدن به توحید باید اساس و پایه‌ی شرک و نفاق از بین برود که این امر به دست توانای حضرت مهدی علیه‌السلام انجام می‌گیرد و روایات بسیاری در این مورد وارد شده است.[۱۱] رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در فرازی از خطبه‌ی غدیر درباره‌ی حضرت مهدی علیه‌السلام فرمودند: «أَلَا إِنَّهُ قَاتِلُ كُلِّ قَبِيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْك»[۱۲] و امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی حاکمیت توحید و یکتاپرستی در حکومت مهدوی، در تفسیر آیه‌ی: «أَفَغَيْرَ دينِ اللهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»[۱۳] (آل عمران: ۸۳)

فرمودند:

«هنگامی که قائم قیام کند، زمینی باقی نمی‌ماند، مگر اینکه در آن‌جا شهادت به یکتایی خداوند و رسالت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ندا داده می‌شود».[۱۴]

امام باقر علیه‌السلام نیز درباره‌ی نابودی منافقین به وسیله‌ی امام عصر علیه‌السلام می‌فرمایند:

«امام قائم هر منافق شکاکی را به قتل می‌رساند.»[۱۵]

به هر حال آن‌چه که از گروه‌های مشرکین و منافقین تا زمان ظهور امام علیه‌السلام باقی مانده باشند، همه در انقلاب بزرگ آن بزرگوار مجازات شده و نابود خواهند شد.

ممکن است منظور از «ویران کردن بناهای شرک و نفاق»، همان معنای ظاهری «خراب کردن» باشد، زیرا امام عصر علیه‌السلام عمارت‌ها و مساجدی را که بر طبق رسوم مشرکین و منافقین بنا شده‌اند، منهدم و ویران می‌کند، چنان‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مسجد ضرار را ویران نمود.[۱۶] در حدیثی درباره‌ی آن حضرت آمده است:

«هَدَمَ بِكَ حُصونَ أهلِ الشِرکِ وَ الكُفر»:[۱۷]

«به وسیله‌ی تو دژهای اهل شرک و کفر ویران می‌گردد».

همه‌ی بناها و سازمان‌هایی که براساس شرک و نفاق ساخته و تأسیس شده باشند، به دستور آن حضرت خراب می‌شوند، از جمله معابد یهود و نصاری، بتکده‌ها، مساجد و بناهایی که به نام دین و مذهب ایجاد شده و جنبه‌ی شرک و نفاق به خود گرفته باشند، خراب خواهد شد.[۱۸] امام باقر علیه‌السلام فرمودند:

«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ سَارَ إِلَى الْكُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِد»:[۱۹]

«هنگامی که قائم قیام کند، به کوفه رود، پس در آن دیار چهار مسجد را خراب می‌کند».

بعید نیست که این چهار مسجد، همان مساجدی باشند که بعضی از خوارج و سران لشکر کوفه پس از واقعه‌ی کربلا و شهادت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، نوسازی کردند و به مساجد ملعونه معروف است. البته این مساجد فعلاً وجود ندارد، ولی امکان دارد که قومی روی کار آیند و چنین مساجدی را تجدید بنا کنند و ممکن است اکنون هم نمونه‌ی چنین مساجدی باشد.[۲۰] در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است که حضرت مهدی علیه‌السلام به هنگام قیام، مسجد الحرام را خراب می‌کنند و بر اساس بنای اول می‌سازند و مقام ابراهیم علیه‌السلام را در جایی که بوده نصب می‌نمایند.[۲۱]

  1. سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷.
  2. «الْإِمَامُ الْهَادِمُ لِبُنْيَانِ الشِّرْكِ وَالنِّفَاق؛ امامی که نابوده کننده‌ی بنیان شرک و نفاق است.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۶. «مُطَهِّرِ الْأَرْض؛ تطهیر کننده‌ی زمین.» همان، ج ۹۱، ص ۳۱ و ج۹۸، ص ۳۷۳ و ج ۹۹، ص ۹۷ و ۲۴۶.
  3. راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص ۸۳۵.
  4. تفسیر آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی توبه: صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۰.
  5. اشاره به آیه‌ی ۴۸ سوره نساء.
  6. اشاره به آیه‌ی ۱۳ سوره‌ی لقمان.
  7. «و [تا] مردان و زنان نفاق پیشه و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد برده‌اند، عذاب کند».
  8. زمردیان، ندبه و نشاط، ص ۴۶۶ تا ۴۷۰.
  9. اشاره به آیه‌ی ۱ منافقون.
  10. اشاره به آیه‌ی ۶۷ توبه.
  11. رفیعی، تفسیر و شرح دعای ندبه، ص ۱۹۷.
  12. «بدانید براستی او نابود کننده‌ی تمام قبایل اهل شرک است». طبرسی، احتجاج، ج ۱، ص ۶۴.
  13. «آیا جز دین خدا را می جویند؟ با آن‌که هر که در آسمان‌ها و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوی او بازگردانده می‌شوند».
  14. عیاشی، تفسیر، ج ۱، ص ۱۸۳.
  15. ر.ک: مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۸۴. برای اطلاع بیشتر از روایاتی که بیانگر نابودی منافقان در عصر ظهور است، ر.ک: صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۲؛ حر عاملی، وسائل الشيعة، ج ۱۶، ص ۲۳۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۲۹۹.
  16. صهری، ۱۳۸۷ ه. ش، منتخب النخبة في شرح دعاء الندبه، اصفهان: مهر قائم، ص ۱۴۴.
  17. مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۲، ص ۲۹۶.
  18. علوی طالقانی، شرحی بر دعای ندبه، ص ۲۲۵.
  19. مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۸۵.
  20. علوی طالقانی، شرحی بر دعای ندبه، ص ۲۲۶.
  21. مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: همان، ص ۳۳۲ و ۳۴.