سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چو گل

از ویکی‌مهدی

چاه صبر

          

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چو گل۱

شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست

ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست

رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی


ابن یمین:

گر نشینم با تو در خلوت به شادی یک دمی

از غبار خود نبیند چشم دل دیگر نَمی

حاصل از عالم دمی دانم که گویم با تو راز

اهل دل را زین دمی خوشتر ز ملک عالمی


خواجوی کرمانی:

ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی

رهروان راه عشقت هر دمی در عالمی

با کمال قدرتت بر عرصه ی ملک قدم

هر تف آتش خلیلی هر کف خاک آدمی

طور سینا با تجلی جمالت ذره ای

پور سینا در بیان کبریایت أبکمی


جامی :

موج زن می بینم از هر دیده طوفان غمی

می رسد در گوشم از هر لب صدای ماتمی

اهل عالم را نمی دانم چه کار افتاده است

اینقدر دانم که در هم رفته کار عالمی

زاشک محتاجان به هر سو سایلی بین غرق خون

کز بسیط مکرمت طی شد بساط حاتمی

----------

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری


۱.صبر بر مصائب و استقامت در راه انتظار و یاری موعود، توصیه قرآن و وظیفه مومنان است:«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! صبر نمایید و استقامت كنيد و (در برابر دشمنان نيز) پايدار باشيد (و ديگران را به صبر دعوت كنيد) و مرزبانی نمایید و از خداوند پروا داشته باشيد، شايد كه رستگار شويد»(آل عمران/۲۰۰).امام باقر(ع)فرمود:این مرزبانی، مرزبانی از امام منتظر شماست(تفسیر البرهان۳۳۴/۱؛ الغیبة/۱۹۹)؛ یعنی یاوری او و مرزبانی در برابر دشمنانش.چاه صبر نیز اشارت به داستان یوسف است که با بردباری و صبر، سرانجام به آن مقام و مکنت رسید.