سوره نساء آیه 48

از ویکی‌مهدی

يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنَا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبل أَن تَطْمسَ وُجُوهَا فَتَرُدُّها عَلى أَدْبَارِها (۱) ای کسانی که کتاب آسمانی برایتان آمده ایمان آورید به آنچه فرو فرستادیم زیر پیغمبر گرامی اسلام که تصدیق کننده کتابهای شماست پیش از آنکه بر چهرههائی خط بطلان کشیم و آنها را به پشتهایشان واژگون سازیم . محمد بن إبراهيم النعماني، في كتاب الغيبه (قال): حدثنا (۲) محمد بن يعقوب الكلينى أبو جعفر قال: حدثني على بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، قال: وحدثني محمد بن يحيى بن عمران، قال: حدثنا أحمد بن (۳) محمد بن عيسى، قال: و حدثني على بن محمد و غيره، عن سهل بن زياد جميعا، عن الحسن بن محبوب قال: وحدثنا عبد الواحد بن عبد الله الموصلي، عن أبي على أحمد بن محمد ابن أبي ناشر، عن أحمد بن هلال، عن الحسن بن محبوب، قال: حدثنا عمرو بن (۴) أبى المقدام، عن جابر بن يزيد الجعفي، قال: قال أبو جعفر محمد بن على الباقر عليه السلام يا جابر الزم الأرض فلا (۴) تحرك يدا و لا رجلا حتى ترى علامات أذكرها لك إن أدركتها: أولها اختلاف ولد (فلان ابنى العياس و ما آراك تدرك ذلك و لكن حدث به من بعدی [و] مناد ينادى من الشيماء، و يجيئكم الصوت من ناحيه دمشق بالفتح، و تخسف قريه من قرى الشام تسمى الجابيه و تسقط طائفه من مسجد دمشق الأيمن، و مارقه تمرق من ناحيه الترك فيعقبها هرج الروم، و سيقبل إخوان الترك حتى ينزلوا الجزيره، و سيقبل مارقه الزوم حتى ينزلوا الرمله. فتلك السنه يا -جابر فيها اختلاف كثير فى كل أرض (1) من ناحيه المغرب، فأوّل أرض تخرب أرض الشام، ثم يختلفون عند ذلك على ثلاث رايات، رايه الأصهب، ورايه الأبقع، ورايه التيفياني، فيلتقى التيفياني بالأبقع فيقتتلون، فيقتله التيفياني و من معه (۲)، ثم يقتل الأصهب، ثم لا يكون له همه إلا الإقبال نحو العراق، ويمز جيشه بقرقيسياء فيقتتلون بها، فيقتل من الجبارين منه ألف. و يبعث السفياني جيشا إلى الكوفه وعدتهم سبعون ألفا فيصيبون من أهل الكوفه قتلا وصلبا و سبيا، فبينما هم (۳) كذلك إذ أقبلت رايات من نحو (۴) خراسان [و] تطوى المنازل طيا حثيثا [و] معهم نفر من أصحاب القائم عليه السلام، و (۵) يخرج رجل من موالى أهل الكوفه فى ضعفاء فيقتله أمير جيش التيقياني بين الحيره و الكوفه، ويبعث السفياني بعثا إلى المدينه فيفر (۶) المهدى عليه السلام منها إلى مكه، فيبلغ جيش (۷) التيغياني بأن المهدى عليه السلام قد خرج إلى مكه، فيبعث جيشا على أثره ش. فلا يدرك حتى يدخل مكه خائفا (۸) يترقب على سنه موسى بن عمران علیه السلام قال: و ينزل جيش (۹) التيفياني البيداء فينادى مناد من الشيماء: يا بيداء أبيدى القوم فيخسف بهم فلا يفلت منهم إلا ثلاثه نفر يحوّل الله وجوههم إلى أقفيتهم وهم من كلب، وفيهم نزلت هذه الآيه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ أوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنَا مُصدقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تطمس وُجُوهاً فَتَرُدُّها عَلى أَدْبارها ... الآيه... قال: و القائم عليه السلام يومئذ بمكه قد أسند ظهره إلى البيت الحرام مستجيرا به فينادي يا أيها الناس، إنا نستنصر الله فمن أجابنا من الناس فإنا أهل بيت نبيكم محمد و نحن أولى الناس بالله و بمحمد صلى الله عليه واله وسلم، فمن حاجني في آدم فأنا أولى الناس بآدم عليه التيلام، و من حاجنى فى نوح فأنا أولى الناس بنوح عليه السلام، و من حاجني في إبراهيم فأنا أولى الناس بإبراهيم عليه السلام ، و من حاجنى فى محمد فأنا أولى الناس بمحمد صلى الله عليه واله وسلم، و من حاجني في النبيين فأنا أولى الناس بالنبيين. أليس الله يقول في محكم كتابه: إِنَّ اللهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّهُ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (۱)؟ فأنا بقيه من آدم و ذخيره من نوح و مصطفى من إبراهيم وصفوه من محمد (صلى الله عليهم أجمعين . ألا و من حاجنى فى كتاب الله فأنا أولى الناس بكتاب الله، ألا و من حاجنى فى سنه رسول الله فأنا أولى الناس بسته رسول الله صلى الله عليه واله وسلم، فأنشد الله من سمع كلامى اليوم لما بلغ الشاهد منكم الغائب، وأسألكم بحق الله و حق رسوله و اب حقى فإن لى عليكم حق القربى من رسول الله صلى الله عليه و . وسلم لقيا (۲) أعنتمونا ومنعتمونا ممن يظلمنا، فقد أخفنا وظلمنا وطردنا من ديارنا و أبنائنا و بغى علينا. و دفعنا عن حقنا، وافترى أهل الباطل علينا، فالله الله فينا لا تخذلونا و انصرونا ينصركم الله. قال: فيجمع الله له أصحابه ثلاث مائه و ثلاثه عشر رجلا و يجمعهم الله له على غير ميعاد قزعا كقزع الخريف، و هي - يا جابر - الآيه التي ذكرها الله فى كتابه: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ الله جَمِيعاً، إنَّ الله عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، فيبايعونه بين الركن و المقام و معه عهد من رسول الله صلى الله عليه و اله و سلم و قد توارث [ت] . الأبناء عن الآباء. و القائم يا جابر رجل من ولد الحسين، يصلح الله له أمره في ليله فما أشكل على الناس من ذلك يا جابر فلا يشكل (۱) عليهم ولادته من رسول الله صلى الله عليه واله وسلم، و وراثته العلماء عالما بعد عالم، فإن أشكل هذا كله عليهم فإن الصوت من السماء لا يشكل عليهم إذا تودى باسمه و اسم أبيه أو أمه .. (۲) محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب :غیبت گوید حدیث آورد ما را محمد بن يعقوب كلينى ابو جعفر گوید برایم حدیث گفت از علی بن ابراهیم بن هاشم از پدرش (گوید) و حدیث آورد مرا محمد بن يحيى بن عمران از گوید حدیث آورد ما را | احمد بن محمد بن عیسی، و حدیثم گفت احدیثمان گفت علی بن محمد و غیر ،او همگی از سهل بن زیاد از حسن بن محبوب ا و حدیثمان گفت عبدالواحد بن عبد الله ،موصلی از ابو علی احمد بن محمد بن ناشر از احمد بن هلال از حسن بن محبوب گوید: حدیثمان گفت [از] عمرو بن أبي ،المقدام از جابر بن یزید جعفی گفت: حضرت ابو جعفر محمد بن علی باقر علیه السلام فرمود: ای جابر خانه نشین باش پس دست و پایی مکن تا نشانه هایی را که برایت یاد میکنم ببینی اگر آنها را دریایی - اولین آنها اختلاف فرزندان فلان بنی العباس است و نمی بینم که آن زمان را درک کنی، ولی این را پس از من حدیث گوی و منادیی که از سوی آسمان ندا کند و صدای فتح و پیروزی از جانب دمشق به شما رسد و یکی از آبادیهای شام که جاییه نام دارد خسف میشود و بخشی از سمت راست مسجد دمشق فرو می ریزد، و گروهی از ترکها شورش مینمایند و در پی آن اوضاع روم آشفته خواهد شد و برادران ترک پیش می روند تا اینکه در جزیره فرود میآیند و شورشیان روم پیش روی نموده و در رسله منزل می گیرند. ای جابر پس آن همان سال است که اختلاف بسیاری در هر زمین از ناحیه مغرب پدید خواهد آمد و نخستین سرزمینی که خراب می شود شام است سپس در آن هنگام بر سه پرچم اختلاف خواهند نمود پرچمی سرخ و سفید، و پرچمی سیاه و سفید و پرچم سفیانی آنگاه سفیانی با پرچمدار سیاه و سفید برخورد میکند و با یکدیگر نبرد مینمایند که آن پرچمدار و تمامی همراهانش را به قتل می رساند پس از آن صاحب پرچم سرخ و سفید را میکشد و دیگر جز این هدفی نخواهد داشت که به سوی عراق پیشروی کند، لشکریانش از قرقیسا میگذرند که صد هزار تن از جباران در آنجا کشته می شوند. و سفیانی لشکری به سوی کوفه میفرستد که تعداد آنها هفتاد هزار مرد جنگی است پس آنها به کشتن و دار زدن و اسیر کردن اهل کوفه میپردازند و در همین اثنا که سرگرم این فجایع هستند پرچمهایی از ناحیه خراسان پیش می آید که به سرعت منزلها را پشت سر میگذارند با ایشان چند تن از اصحاب حضرت قائم علیه السلام هست و سپس | مردی از موالی اهل کوفه خروج میکند که فرمانده لشکر سفیانی او را بین حیره و کوفه به قتل میرساند. آنگاه سفیانی عده ای را به مدینه می فرستد، پس حضرت مهدی علیه السلام از آنجا به سوی مکه فرار کوچ میکند به فرمانده لشکر سفیانی خبر می رسد که حضرت مهدی علیه السلام از مدینه خارج گردیده سپاهی در پی آن بزرگوار روانه میسازد که به او نمی رسد تا اینکه آن حضرت با بیم و هراس همچون موسی بن عمران صلوات الله علیه به مکه داخل میشود امام باقر علیه السلام فرمود: و فرمانده لشکریان سفیانی در بیابان «بیداء ، فرود می آید پس منادی از آسمان بانگ میزند ای بیداء این قوم را نابود کن که زمین بیداء و آنها را به کام خود فرو می،کشد و جز سه تن کسی از آنها جان سالم بدر ،نبرد خداوند صورتهای آن سه را به پشت برمی گرداند و آنان از قبیلهکلب می،باشند و درباره آنها این آیه نازل شده ای کسانی که کتاب آسمانی به آنها عطا شده به آنچه نازل کردیم که آنچه نزد خود دارید را تصدیق میکند ایمان آورید پیش از آنکه صورتهایی را تغییر دهیم و آنها را به پشت برگردانیم... تا آخر آیه حضرت فرمود و قائم علیه السلام آن روز در مکه است به بیت الله الحرام تکیه زده و به آن پناهنده شده ندا می کند ای مردم ما از خداوند و هر کس از مردم که دعوتمان را اجابت کند یاری می خواهیم که ما خاندان پیغمبر شمائیم، و ما سزاوارترین مردم به خداوند و حضرت محمد صلى الله علیه و آله وسلم هستیم پس هر آنکه درباره آدم با من گفتگو دارد بداند که من از هر کس به آدم علیه السلام نزدیکترم و هر آنکه درباره نوح با من محاجه کند من از همه مردم به نوح علیه السلام ،نزدیکترم و هر کس درباره ابراهیم با من گفتگو دارد پس من از همه مردم به ابراهیم علیه السلام نزدیکترم و هر آنکه درباره محمد صلى الله عليه و آله وسلم بحث دارد پس من از همه مردم به محمد نزدیکترم و هر کس درباره پیغمبران با من احتجاج دارد پس بداند که من از همه مردم به پیغمبران سزاوارترم مگر نه اینست که خداوند در کتاب محکم خویش می فرماید: همانا خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری ،داد ذره ای که بعضی از بعض دیگر پدید آمده اند و خداوند شنوا و داناست و من بازمانده آدم و ذخیر هنوح و برگزیده ای از ابراهیم و عصاره ای از محمد صلوات الله علیهم اجمعین هستم توجه کنید هر کس درباره کتاب خدا با من محاجه کند بداند که من از همه مردم به کتاب خداوند نزدیکترم، آگاه باشید؛ هر کس در مورد سنت و سیرت رسولخدا با من بحث دارد بداند که من از تمامی مردم به سنت و سیرت رسول الله نزدیکترم هرکس سخنم را امروز شنید او را به خدا سوگند میدهم که حاضرانتان به غانبان برسانند، و شما را به حق خدا و حق رسول او و به حق خودم سوگند میدهم - که مرا بر شما حق خویشاوندی به رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم هست که ما را یاری دهید و ظلم کنندگان به حق ما را از ما دور سازید که همانا ما خاندان پیغمبر ترسانیده شده ایم و برما ظلم گردیده و از شهر و دیار و فرزندانمان آواره گشته ایم بما تعدی کرده و از حقمان دور ساخته اند و اهل باطل را بر ما مقدم داشتند پس خدا را خدا را در باره ما که مبادا خوارمان سازید و یاریمان کنید تا خداوند یاریتان کند. حضرت فرمود: آنگاه خداوند سیصد و سیزده مرد اصحابش را برایش جمع خواهد ساخت که بدون قرار قبلی همچون قطعه های ابر پاییزی آنان را گرد میآورد و این است - ای -جابر - معنی آیه ای که خداوند می فرماید: هر کجا باشید خداوند همه شما را خواهد آورد محققا خدا بر همه چیز تواناست پس مابین رکن و مقام با او بیعت میکنند و عهدنامه ای از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم با اوست که فرزندان (پیغمبر) آنرا از پدرانشان به ارث برده اند. ای جابرا و قائم علیه السلام مردی از فرزندان حسین است خداوند کارش را یک شبه برایش اصلاح می فرماید، پس ای جابر هر چه بر مردم مشکل ،شود اینکه او از فرزندان رسولخدا صلی الله علیه و آله وسلم است و وارث علماست عالمی پس از عالم دیگر بر آنها مشکل و مشتبه نشود و اگر همه اینها بر آنان دشوار گردد همانا آن صدای از سوی آسمان برایشان مشتبه نخواهد شد، آنگاه که بنام او و نام پدرش او مادرش | بانگ زده شود. و رواه الشيخ المفيد في كتاب الاختصاص عن عمرو بن أبى المقدام عن جابر الجعفي، قال: قال لي أبو جعفر عليه السلام: ايا جابر، الزم الأرض ولا تحرك بدا ولا رجلا حتى ترى علامات أذكرها لك ... و ما أراك تدرك ذلك، ولكن حدث به بعدی .... (۱) او این حدیث را شیخ مفید نیز در کتاب الاختصاص از عمرو بن ابی المقدام از جابر جعفی روایت کرده که گفت حضرت ابو جعفر باقر علیه السلام بمن فرمود: ای جابر خانه نشین باش و هیچ دست و پایی تکان مده تا اینکه نشانه هایی را که برایت یاد میکنم ببینی و من نمی بینم که تو به آن زمان ،برسی ولی پس از من آن را حدیث بگوی و حدیث را تا آخرش آورده مگر اینکه در روایت شیخ مفید آمده و جز سه نفر) که خداوند صورتهایشان را به پشتشان برمی گرداند کسی از آنان جان سالم بدر نبرد و آنها از قبیله کلب میباشند و این آیه درباره آنان نازل شده يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنَا بر بنده مان یعنی قائم علیه السلام ) من قبل أن تظليست وجوه فتها على أدبارها ، تمام اين حديث در سوره بقره ذیل آیه: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ، أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ الله جَمِيعاً ... ).