عید است و آخر گل و یاران در انتظار

از ویکی‌مهدی

عید و انتظار


عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار۱

ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


عنصری:

از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار

در دست مشک دارم و در دیده لاله زار

بامشک رنگ دارم از آن زلف مشک رنگ

با لاله کار دارم از آن روی لاله کار


عسجدی:

باران قطره قطره همی بارم ابروار

هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار

ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل

ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار

یاری که ذره ذره نماید همی نظر

هجرانش باره باره به من برنهاد بار

ز آن ذره ذره، ذره به دل آیدم چو کوه

ز آن باره باره، باره به چشم آیدم غبار

---------

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری


۱. عید زمانی است که یاران از انتظار به در آیند و به وصال محبوب برسند و گرنه   بدون دیدار شاه، اعیاد، صفایی و مجالس رونقی ندارد !