ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم

از ویکی‌مهدی

دعائی بکنیم


ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم۱

غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

دل بیمار شد از دست رفیقان مددی

تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم

مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه

کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم

سایه طایر کم حوصله کاری نکند

طلب از سایه میمون همایی بکنیم


فیض کاشانی:

مدد از مهدی هادی طلب ای دل ورنه

کار صعب است مبادا که خطائی بکنیم

سایه طایر کم حوصله کاری نکند

طلب از سایه میمون همائی بکنیم

کی بود نعره‏ زنان در قدمش از سر شوق

دست و تیغی بگشائیم و غزائی بکنیم

تا توان فیض ز حافظ سخنی پیدا کن

تا به قول و غزلش ساز و نوائی بکنیم!

----------

حافظ امید موعود، عبدالحسین فخاری


۱. مشتاقان جمال موعود، باید دمی از دعا نیاسایند زیرا خود فرموده است:« برای گشایش در تعجیل امر ظهور، بسیار دعا کنید که در همین دعا ، گشایش برای شماست»(کمال الدین۴۸۵/۱)؛ حافظ این معنا را صریح بیان کرده است که غم هجران او را با دعا چاره می کند و طبیب را بر سر بیمار فرا می خواند...آری گره این کار سخت جز با دعا و التجا به آستان الاهی و طلب از همای وجود، به سامان نمی رسد.پس همه شب چون حافظ دستی برآریم و دعا کنیم اللهم عجل فرجه و أَرنا الطلعة الرشیده: پرودگارا در گشایش امر ظورش شتاب کن و آن جمال زیبا را به ما بنمایان.آمین ربّ العالمین.