پیشوای هدایت‌یافته (مهدی)

از ویکی‌مهدی

«المهدی؛1 هدایت‌یافته»2

لغت:

«مهدی» اسم مفعول برگرفته‌ از ریشه‌ی «ه د ی» است. «هُدی» به معنای «راهنمایی و دلالت3 و نقیض گمراهی4» است و «مهدی» کسی است که خداوند او را به سوی حق هدایت نموده‌ است.5 حضرت مهدی علیه‌السلام که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به ‌آمدن او در آخرالزمان بشارت داده‌اند، به‌این نام نامیده شده‌اند. البته در فرهنگ اهل تسنن، این کلمه بر خلفای چهارگانه: ابوبکر، عمر، عثمان و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام اطلاق شده ‌است.6

شرح:

یکم. هدایتهای حضرت مهدی علیه‌السلام

امام زمان علیه‌السلام در عصر غیبت به دو روش مردم را هدایت می‌کنند:

1.       هدایت تشریعی   ۲.   هدایت باطنی

هدایت تشریعی

امام علیه‌السلام وظیفه‌ی هدایت مردم را بر عهده دارند و برای انجام این ماموریت الاهی، گاهی آشکارا و بی پرده، با انسان‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و به بیان احکام شرع و معارف الاهی برای مردم می‌پردازد. بنابراین این نوع هدایت، غالبا با حضور امام در میان مردم تحصیل می‌گردد.7

هدایت باطنی

امام قلب عالم وجود و حجت خداوند است؛ از این جهت، حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. امام همواره‌ افراد شایسته را هدایت می‌کند، اگرچه نتوانند امام را ببینند، به ویژه ‌این که در اخبار وارد شده است که ‌آن حضرت در میان مردم و در مجالس مؤمنان رفت و آمد دارد، اگرچه مردم ایشان را نشناسند.8 بنابراین، پاسداری امام از دین و دستگیری از مردم در زمان غیبت به خوبی انجام می‌گیرد. در حقیقت، امام همانند خورشید پنهان پشت ابر است که ‌از نور و حرارتش، تمام موجودات بهره می‌برند.9

در این نوع از هدایت، نیازی به حضور ظاهری امام و ارتباط مستقیم با ایشان نیست، بلکه هدایت‌ها از راه‌های درونی و ارتباطات قلبی انجام می‌گیرد. امام على علیه‌السلام در بیان این بخش از فعالیت‌های امام می‌فرمایند:

«خداوندا! جز این نیست که باید حجتی از سوی تو در زمین باشد تا خلق را به سوی آیین تو رهنمون گردد ... و اگر شخص او از مردم پنهان باشد، در حالی که آنان را هدایت می‌کند، ولی بی شک علم و آداب او در دلهای مؤمنین پراکنده است و آنها بر اساس آن عمل می‌کنند».10

دوم. وجه تسمیه‌ی امام عصر علیه‌السلام به «مهدی»

صفت «مهدی» از مشهورترین اوصاف امام زمان و نزد جميع فرقه‌های اسلامی ‌است.11 درباره‌ی وجه تسمیه‌ی ایشان به ‌این صفت، روایات مختلفی ذکر شده و درباره‌ی این که صفت مذکور، به معنای اسم مفعول است ‌یا به معنای فاعلی، دو نظر مطرح است. روایت امام باقر علیه‌السلام نظر نخست را تأیید و می‌فرمایند:

«إنّما سمّى المهدیّ مهديّا لأنه يُهدي إلى أمر خفي»:12

«به درستی که مهدی را مهدی نامیدند، به جهت اینکه به‌امر مخفی و پنهانی هدایت می‌شود».

این واژه در روایت دیگری از آن حضرت، در معنای فاعلی به معنای «هدایت کننده» به کار رفته است:

«فإنّما سمّى المهدیّ لأنه يَهدي لأمر خفي »:13

«به درستی که ‌او را مهدی نامند، به جهت اینکه به ‌امر مخفی و پنهانی هدایت میکند».

اما آنچه در بیشتر روایات آمده، همان معنای نخست ‌یعنی معنای مفعولي «هدایت‌یافته» است. این مساله مشکلی ایجاد نمی‌کند، زیرا هرکسی که «مهدی» است، «هادی» هم می‌تواند باشد و هرکس که «هادی» است، حتما «مهدی» است. به ‌این جهت در میان اوصاف امام علیه‌السلام، عنوان «الهادی المهدی» هم ذکر شده است.14

در تعابیر روایات، دیدگاه‌هایی درباره‌ی امور پنهانی که آن حضرت به‌ آنها هدایت می‌شوند و ‌یا هدایت می‌کنند، بیان شده است:15

دیدگاه‌اول: در دوران غیبت - مخصوصا دوران غیبت کبری - در اثر پیدایش تبلیغات ضد دینی و تفسیرها و برداشت‌های نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشه‌های غلط غیر دینی به ‌اصول و تعالیم اصيل اعتقادی، مردم دین اصلی و حتی قرآن اصلی را فراموش خواهند کرد. لذا آن حضرت پس از ظهور، قرآن اصیل و احکام واقعی اسلام را از میان آن همه تحریفات و تفسیرهای نادرست بیرون خواهد کشید به گونه‌ای که گمان می‌رود که ‌ایشان ‌یک دین و آیین جدیدی را مطرح می‌کنند، به ‌این مناسبت به ‌ایشان، «مهدی» می‌گویند.16

دیدگاه دوم: امام عصر علیه‌السلام را از این رو «مهدی» می‌نامند که ‌ایشان مردم را به ‌اموری که بر آنها پوشیده است، راهنمایی خواهند کرد. آن جناب پس از ظهور، جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر، کتاب‌های آسمانی تحریف نشده‌ی آنها را به آنان نشان خواهد داد و از این طریق آنان را با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده‌ی آیین خودشان، با آنان رفتار خواهند کرد. در روایتی فرموده‌اند: از جمله کارهای امام عصر علیه‌السلام پس از ظهور این است که تورات و انجیل و سایر کتاب‌های اصلی انبیای گذشته را از‌ یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت.17

دیدگاه سوم: آن حضرت پس از ظهور، مردم را در تمام زمینه‌هایی که به بیراهه رفته‌اند، ارشاد خواهند کرد تا به شیوه‌های درست دست ‌یابند؛ زیرا انحرافات دوران غیبت تنها در احکام دینی نیست، بلکه در اثر جهل و ناآگاهی در عرصه‌های سیاسی، علمی‌ و صنعتی نیز مردم دچار اشتباهات زیادی می‌شوند. طرفداران این دیدگاه به برخی از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصی هستند، تمسک می‌جویند. مثلا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: به آن حضرت «مهدی» می‌گویند، زیرا مردم را به‌ اموری که گم کرده‌اند، هدایت می‌کند؛18 این تعبیر شامل انحرافات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم می‌شود.

در نتیجه، امام زمان به برکت علم الاهی که دارند، مردم را در تمام عرصه‌های حیات فردی، اجتماعی، علمی ‌و دینی به راه صحیح هدایت خواهد کرد و آنها را از گمراهی‌ها نجات خواهد داد، و به‌ این مناسبت به‌ایشان «مهدی» می‌گویند. البته در برخی روایات به ‌این نکته ‌اشاره شده که‌ یکی از گنج‌های مخفی که حضرت مهدی علیه‌السلام مردم را به آن هدایت خواهند کرد، ذخایر زیرزمینی و معادن19 است که شاید این لقب، به ‌این قبیل از عملکردهای حضرت هم دلالت داشته باشد.

سوم. استعمال عنوان «مهدی»

صفت «مهدی» از همان ابتدای شکل گیری بحث «مهدویت» بر زبان معصومین علیهم‌السلام جاری بوده و در روایات فراوانی از پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله این صفت به چشم می‌خورد.20 در گذشته برخی از پیامبران و بزرگان را بدون آن که مهدی موعود پندارند، به معنای «کسی که به وسیله‌ی خدا هدایت شده باشد» خوانده‌اند. حسان بن ثابت در قصیده‌ی خود، واژه‌ی «مهدی» را برای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به کار برده است.21 اهل سنت، آن واژه را بیشتر برای چهار خلیفه‌ی بعد از پیامبراکرم که‌ آنان را «خلفاء الراشدون المهديون» می‌گویند، به کار می‌برند،22 به ‌این معنا، همه‌ی امامان عنوان «مهدی» داشتند، با این مفهوم که وظیفه‌ی آنان هدایت مردم به سوی دین خداوند بوده است، چنان‌که فرموده‌اند: «کلنا نهدي إلى الله».23 به همین جهت در زیارت جامعه‌ی کبیره، درباره‌ی تمام امامان تعبير «الأئمة الراشدون المهدیون»24 ذکر شده است. به عقیده‌ی برخی، واژه‌ی «مهدی» در مفهوم نجات بخش آن، عنوان خاص امام دوازدهم شیعه است که در آخرالزمان ظهور می‌کند و در اصطلاح شرع، اطلاق «مهدی» به ‌این مفهوم، به هیچ کس جز امام غایب صحیح نیست.25 و حتى اطلاق آن به سایر امامان هم صحیح نیست. حکمت اختصاص این لقب به‌ امام زمان علیه‌السلام آن است که علاوه بر علوم و انواری که خداوند به همه‌ی ائمه علیهم‌السلام عنایت فرموده، الطاف و هدایت‌های ویژه‌ای به آن حضرت دارد که پس از ظهور، مردم جهان را با همه‌ی تنوع فکری و تفاوت نژادی و فرهنگی، تحت فرمان خدای متعال رهبری می‌کنند و راه سعادت را به همگان نشان خواهند داد.26 لذا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خطاب به ‌امام على علیه‌السلام فرمودند:

«ای علی! اگر از دنیا جز‌ یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی کند که مردی از نسل تو به حکومت برسد که به ‌او «مهدی» گفته می‌شود. او، به سوی خدای عزوجل هدایت میکند و عرب به واسطه‌ی او هدایت می‌شود، چنان که تو ‌یا علی! کافران و مشرکان را از گمراهی هدایت کردی.»27

وصف «مهدی» بیشتر درباره‌ی امام عصر علیه‌السلام، بعد از ظهور و قیام و وصف «قائم» بیشتر درباره‌ی آن حضرت، قبل از ظهور و قیام استفاده می‌شود.

پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره‌ی برخی از موارد مربوط به پس از ظهور مهدی علیه‌السلام فرمودند:

«يأتيه ‌الرجل والمال کدس، فيقول: يا مهدی أعطني، فيقول خذ»:28

« [پس از ظهور] مردی نزد او آمده در حالی که مال روی هم انباشته شده است، می‌گوید: ای مهدی! به من عطا کن، پس آن حضرت می‌فرماید: بگیر».

لیلا خلیلیان فر، اوصاف حضرت حجت علیه السلام در ادعیه و زیارات صفحه 104

1-  طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۱۱؛ سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص ۵۲۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۷ و ج ۱۱، ص ۳۱ و ج۹۲، ص ۳۲۷ و ج ۴، ص ۳۴۹ و ج۹۸، ص ۳۷۳ و ج ۹۹، ص ۸۹ و ۹۷ و ۱۰۱ و ۲۴۶.

2-  «الإمام المهدي قولا و فعلا، پیشوای هدایت‌یافته در سخن و عمل» بحارالأنوار، ج ۱۱، ص ۳۲ و ج۹۸، ص ۳۷۴ و ج ۹۹، ص ۹۸ و ۲۴۶. «مهدي الأرض؛ هدایت‌یافته‌ی زمین.» همان، ج ۹۹، ص ۸۵. «مهدي الأمم؛ هدایت‌یافته‌ى امتها.» همان، ص ۱۰۱. «الهادي المهدئ؛ هدایتگر هدایت‌یافته.» مصباح المتهجد، ص ۴۱۱؛ جمال الأسبوع، ص ۵۰۹ و ۵۱۶ و ۵۲۴؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۹۶ و ۱۸۸ و ج۹۲، ص ۳۲۸ و ۲۳۲ و ۳۳۴ و ج ۸، ص ۳۷۳ و ج ۹۹، ص ۹۰ و ۱۱۱. «الهادي المهتدی؛ هدایتگر هدایت شده.» مصباح المتهجد، ص ۴۱۱؛ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۱۳. «الهادي المعصوم؛ هدایتگر معصوم» بحارالأنوار، ج ۱، ص ۳۱ و ج ۹۹، ص ۲۴۶. «جعلته هاديا لمن شئت من خلقك؛ او (امام) را هدایتگری برای هر کس که‌از خلقت می‌خواهی، قرار دادی.» همان، ج ۹۹، ص ۸۵.

3-    فیروزآبادی، القاموس المحيط.

4-    ازهری، تهذيب اللغة

5-    ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۵۴؛ ابن اثیر، النهاية، ص ۲۵۴؛ طریحی، مجمع البحرین.

6-    ابن منظور، همانجا؛ ابن اثیر، همان جا

7-    رضوانی کاشانی، موعودشناسی، ص ۴۰۸.

8-    کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و ۳۳۸.

9-    صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵.

10-کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۹.

11-طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۶۶.

12-نعمانی، غیبت، ص ۲۳۷.

13-صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۱۶۱.

14-حسینی، نام محبوب، ص ۲۳.

15-سید نژاد، چهره‌ی امام مهدی علیه‌السلام در آیینه‌ي القاب، نشریه‌ی موعود، شماره ۲۸، ص ۶۷.

16-مجلسی، بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴ و ۲۸۵.

17-صدوق، کمال الدين، ج ۱، ص ۱۶۱.

18-مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰.

19-صدوق، کمال الدين، همان جا

20-ر.ک: همان، همانجا، ص ۲۸۶ و ۲۸۷.

21-الهامی، آخرین امید، ص۲۰۷.

22-ابن ماجه قزوینی، السنن، ج ۱، ص ۱۶.

23-مجلسی، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۵۳۶؛ صدوق، کمال الدين، ص ۳۱۷.

24-صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.

25-الهامی، آخرین امید، ص ۲۱۰.

26-هدایت‌های حضرت مهدی (ابوالقاسم، تجری) انتظار (نشریه‌ی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود). شماره ۵، ص ۳۰۱.

27-طبری، دلائل الإمامة، ص ۲۵۰.

28-نعمانی، غیبت، ص 93.