شرایط امام: افضلیت

از ویکی‌مهدی

امام عليه السلام علاوه بر عصمت و نصّ، باید افضل انسان‌های موجود در روی زمین باشد، یعنی نسبت به احکام شریعت و سیاست و تدبیر امور امت از همه داناتر، در کمالات از همه برتر و در موجبات اجر و پاداش الهی از همه راغب‌تر باشد.[۱]

امام و پیشوا باید از همه‌ی امت افضل باشد، زیرا تقدیم مفضول بر فاضل عقلاً و نقلاً قبیح است.

از نظرگاه عقل، عقل همه‌ی عقلا بر آن اعتراف دارند.

از نظرگاه نقل: قرآن کریم می‌فرماید:

«أَفَمَن يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّىَ إلَّا أنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»

آیا کسی که به سوی حق رهنمون می‌شود شایسته‌ی پیروی کردن می‌باشد یا کسی که خود هدایت نمی‌شود مگر این‌که او را رهنمون گردند، شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟[۲]

صفحات تاریخ گواه است بر این که خلفای پیشین در مشکلات علمی و معضلات اجتماعی به مولای متقیان پناه می‌بردند، جواب شافی و وافی دریافت می‌کردند و می‌گفتند: «اگر علی نبود ما هلاک می‌شدیم» و می‌گفتند: «خداوند ما را یک روز بدون ابوالحسن باقی نگذارد»[۳]

عصام العماد که از علمای وهابی بوده و به مذهب تشیع گرویده است، فرق زمان تشیع و وهابی بودن خود را چنین می‌گوید:

«من ده سال پیش پیرو خلیفه‌ای بودم که از او پرسیدند: «وَ فاكِهَةً وَ اَبَا» یعنی چه؟ خلیفه پاسخ آن را نمی‌دانست و لذا دستور داد که سؤال کننده را شلاق بزنند، که چرا سؤالی کرده که خلیفه آن را نمی‌داند.[۴]

ولی اینک پیرو امامی هستم که همواره بر فراز منبر فریاد می‌زد: «سَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونی»؛ از من بپرسید پیش از آن‌که از میان شما بروم.»

احمد حنبل؛ با سند صحیح در کتاب فضائل روایت کرده است که:

«لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحاب النَّبِي صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَقُولُ: «سَلُونَى» إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب».

در میان اصحاب پیامبر هرگز احدی نمی‌گفت: «سلونی» (از من بپرسید) جز علی بن ابی طالب علیه‌السلام.[۵]

محب الدین طبری روایت می‌کند که امیرمؤمنان علیه‌السلام بر فراز منبر می‌فرمود:

«سَلُونِي، فَوَاللَّهِ لا تَسْأَلُونِي عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرْتُكُمْ، وَ سَلُونِي عَنْ كِتابِ اللهِ، فَوَاللهِ ما مِنْ آيَهِ إِلَّا وَ أَنَا أَعْلَمُ أَ بِلَيْلِ نَزَلَتْ أَمْ بِنَهَارٍ، أَمْ فِي سَهْلٍ أَمْ فِي جَبَلٍ»؛

از من بپرسید. به خدا سوگند هرگز چیزی را از من نخواهید پرسید جز این که پاسخ آن را خواهم گفت.

از کتاب خدا از من بپرسید، به خدا سوگند آیه‌ای در قرآن نیست، جز این که من می‌دانم که آیا شب نازل شده یا روز؟ در صحرا نازل شده یا بر فراز کوه.[۶]

ابن حجر عسقلانی بخش اول حدیث را به این تعبیر نقل کرده که می‌فرمود:

«سَلُونِي، فَوَالله لا تَسْأَلُونِي عَنْ شَيْءٍ يَكُونُ إلَى يَوْمِ الْقِيَامَهِ إِلَّا حَدَّتَتُكُمْ بِهِ»؛

از من بپرسید، به خدا سوگند از من نخواهید پرسید از آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد، جز این که به شما خبر خواهم داد.[۷]

به طور قطع و یقین پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله جانشینان دوازده گانه‌اش را به صراحت معرفی کرده است. اگر فرض کنیم که پیامبر معرفی نکرده است، امت باید چه کسی را بر این مقام برگزیند؟ اقیانوس علم را یا فرد جاهلی را که از معنای واژگان ساده‌ی قرآن نیز بی خبر است؟!

بدون تردید امام باید معصوم، منصوص و افضل امت باشد و آن کسی جز مولای متقیان و فرزندان ایشان نمی‌باشد.


پانویس

  1. علم الهدى، الذخيره، ص ۴۲۹؛ همو، الشافی، ج ۲، ص ۴۱.
  2. سوره‌ی یونس: آیه‌ی ۳۵.
  3. آقای شیخ مهدی فقیه ایمانی در کتاب «امیرالمؤمنین از دیدگاه خلفاء» بیش از ۵۰ مورد از اعترافات خلیفه‌ی دوم را از منابع معتبر اهل سنت بر شمرده [ ر. ک: ۹۱ - ۱۰۱. ].
  4. این آیه در سوره‌ی عبس، آیه‌ی ۳۱ می‌باشد فاکهه به معنای میوه و أب به معنای مزرعه و چراگاه می‌باشد، که خلیفه معنای آن را نمی‌دانست.
  5. احمد حنبل، فضائل الصحابه، ج ۲، ص ۸۰۲، ح ۱۰۹۸؛ محب الدين طبرى ، الرّياض النضره، ج ۳ ص ۱۹۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۰۶؛ خطیب، الفقيه و المتفقه، ج ۲ ص ۱۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۴، ص ۲۲.
  6. محب الدین طبری، ذخائر العقبی، ج ۱ ص ۴۰۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج ۱۳ ص ۳۰۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج ۴، ص ۲۷۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۳۰۴.
  7. عسقلانی، فتح الباری، ج۸، ص ۵۹۹.