حضرت مهدی علیه‌السلام، منتقم الاهی و خونخواه امام حسین علیه‌السلام

از ویکی‌مهدی

«الْمُنْتَقِمِ لَكَ مِنْ أَعْدَائِك»؛[۱]

«انتقام گیرنده برای تو از دشمنانت».[۲]

لغت:

«منتقم» اسم فاعل از ریشه‌ی «ن ق م» است که اصل آن بر «انکار شی‌ء و عیب جویی» دلالت دارد.[۳] از این ریشه، «نقمة» به معنای «عذاب و انتقام»[۴] و «عقوبت»[۵] است.

شرح:

یکی از مسائلی که درباره‌ی حضرت مهدی علیه‌السلام در روایات مطرح شده، انتقام گیری خون به ناحق ریخته شده مظلومان از ستمگران تاریخ است. در بعضی از روایات و دعاها از آن حضرت با لقب «منتقم» یاد شده است. از آن‌جا که تلقی خیلی‌از افراد این است که در مفهوم واژه‌ی «منتقم» نوعی «تشفّى قلب و فرونشاندن سوز درون» مطرح است. بنابراین نسبت دادن این لقب به حجت الاهی را که هم معصوم است و هم نسبت به بندگان خدا مهربان و کریم است، نمی‌پسندند؛ اما حقیقت این است در مفهوم این کلمه، اصلا مسأله‌ی «تشفّی و فرونشاندن خشم و غضب» مطرح نیست، و به همین جهت در قرآن کریم در مواردی این صفت به خداوند هم نسبت داده شده است. به عنوان مثال در آیه‌ی ۳۷ سوره‌ی زمر می‌خوانیم: «أَ لَيْسَ اللهُ بِعَزيزٍ ذِی انْتِقامٍ». «مگر خدا نیست که نیرومند کیفرخواه است؟» در این آیه، انتقام از ناحیه‌ی خداوند متعال به معنای «مجازات در قبال اعمال خلاف و ناشایست» است و به هیچ وجه مسأله‌ی «تشفّی و فرو نشاندن سوزش درونی» که در مورد خداوند متعال قابل تصور نیست، مطرح نمی‌باشد. اما در مورد حضرت مهدی علیه‌السلام قابل ذکر است که آن حضرت، پس از اتمام حجت بر مردم و از بین رفتن بهانه‌ها و عذرهاست که به ناچار از قدرت و شمشیر استفاده خواهند کرد. به عبارت دیگر، در شرایطی که هیچ چیز به جز قدرت نظامی کارایی ندارد، امام علیه‌السلام به آن متوسل خواهند شد، اگرنه در آغاز قیام باز همانند انبیا و اوصیای الاهی توده‌های مردم را موعظه می‌کنند و در حد لازم به روشنگری و از بین بردن شبهات آن‌ها می‌پردازند. منتهی به علت این‌که بسیاری از افراد، پیروی از اوامر و رهنمودهای آن حضرت را به زیان حکومت و موقعیت ظالمانه‌ی خود خواهند دید، در نتیجه علی‌رغم درک حقانیت آن حضرت، به خاطر زرق و برق و مطامع دنیوی به روی امام علیه‌السلام شمشیر خواهند کشید. در این شرایط، آن حضرت هم از قوای نظامی و قدرت شمشیر استفاده خواهند کرد. به علاوه از توجه به مضمون و مفاد روایات و ادعیه‌ای که امام عصر علیه‌السلام را با لقب «منتقم» یاد کرده‌اند، این حقیقت روشن می‌شود که انتقام گیری آن حضرت از ستمگران و متعدیان به حقوق انسان‌ها و مستکبران خواهد بود. در عصر ظهور، امام مهدی علیه‌السلام از قدرت‌های استکباری، انتقام توده‌های مستضعفی را که سال‌ها تحت سیطره‌ی آن‌ها واقع شده‌اند خواهند گرفت. در مقابل، آن حضرت با توده‌های مردم جز به شیوه‌ی عفو و رحمت و بخشندگی رفتار نخواهند کرد،[۶] همان‌گونه که مفاد روایات و ادعیه بر این موضوع دلالت دارند، به عنوان مثال:

۱. خداوند متعال در شب معراج چهره‌ی درخشان امام زمان علیه‌السلام را مانند خورشیدی فروزان به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نشان داده و فرمود:

«یَا مُحَمَّدُ! وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی إِنَّهُ الْحُجَّةُ الْوَاجِبَةُ لِاوليَائِی وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي»:[۷] «ای محمد! به عزت و جلالم سوگند که او حجت واجب بر دوستان من، و انتقام گیرنده از دشمنان من است».

٢. در فرازی از دعای ندبه در اشاره به این مسئولیت امام زمان علیه‌السلام می‌خوانیم:

«أينَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ و أبنَاءِ الأنبيَاء، أينَ الطَالِبُ بِدَمِ المَقتُولِ بِكَربَلاء»:[۸]

«کجاست آن مطالبه کننده‌ی خون پایمال شده‌ی پیامبران و فرزندان پیامبران، کجاست آن مطالبه کننده‌ی خون شهید کربلا؟».

همان‌گونه که از تک‌تک این روایات و نظایر آن‌ها برمی‌آید، مهدی موعود علیه‌السلام آن دست انتقام خداوندی است که همه‌ی حقوق پایمال شده‌ی انسان‌های صالح و مظلوم در طول تاریخ را از دشمنان باز خواهد ستاند. و هرکجا خونی به ناحق ریخته شده است، انتقام آن را از عاملان آن خواهد گرفت و این کار نه تنها موجب نگرانی و دلهره‌ی مردم نمی‌شود، بلکه دل‌های توده‌ی مردم را در طول تاریخ شادابی می‌بخشد و به آن‌ها نشان می‌دهد که اگر در نتیجه‌ی طغیان و تعدی عده‌ای ستمگر، برخی از حقوق آن‌ها پایمال شد، بالاخره روزی ستمگران به سزای اعمال خود رسیدند و هرگز کمترین حقی از حقوق بندگان خدا ضایع و پایمال نشد.[۹] در احادیث دیگری از امام عصر علیه‌السلام با لقب «نقمت» یاد شده است. امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

«إِذَا تَمَنَّى أَحَدُكُمُ الْقَائِمَ فَلْيَتَمَتَّهُ فِي عَافِيَةٍ، فَإِنَّ اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صلی‌الله‌علیه‌وآله رَحْمَةً وَ يَبْعَثُ الْقَائِمَ نَقِمَةً»:[۱۰]

«هنگامی که یکی از شما، ظهور قائم را آرزو و تمنا کند، پس باید آن را در عافیت و تندرستی آرزو کند، زیرا خداوند حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را به عنوان رحمت برانگیخت و حضرت قائم را به عنوان عذاب و نقمت برمی‌انگیزد».

آن حضرت، درباره‌ی دلیل ملقب شدن حضرت مهدی علیه‌السلام به این لقب می‌فرمایند:

«پس حجت خدا بر مردم تمام می‌شود، تا جایی که کسی در روی زمین نماند که دین و دانش به او نرسیده باشد، از آن پس قائم ظهور می‌کند و موجب نقمت و خشم الاهی بر بندگان می‌شود، زیرا خدا از بندگان پس از آن که حجت را انکار کردند، انتقام می‌گیرد».[۱۱] بنابر فرمایش امام صادق علیه‌السلام، کسانی که مورد غضب امام عصر علیه‌السلام قرار می‌گیرند، همان کسانی هستند که حجت بر آنان تمام شده است، ولی آنان حجت خدا را نمی‌پذیرند و سخت انکار می‌کنند.

امام مهدی علیه‌السلام در روایات بسیاری، به عنوان انتقام گیرنده از قاتلین جد بزرگوارش امام حسین علیه‌السلام معرفی شده‌اند. لذا یکی از اهداف قیام آن حضرت، طلب خون حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام است. در زیارت عاشورا می‌خوانیم:

«.. فَأَسْأَلُ اللهَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صلی‌الله‌علیه‌وآله»[۱۲]

جنگ یزید و یزیدیان با امام حسین علیه‌السلام، یک جنگ شخصی که دسته‌ای با دسته دیگر به جهت دشمنی با هم یا به جهت کشورگشایی نبوده تا همان عده‌ی معلوم یعنی ستمگران آن زمان مورد مواخذه واقع شوند و با مرگ آن‌ها موضوع منتفی شود، بلکه آن جنگ، جنگ حق و باطل و طرفدارانشان است که از روز اول دنیا بوده و تا به امروز ادامه داشته، ولی در هر زمان بنا به مناسبت‌هایی شدت و ضعف پیدا نموده است، تا آن‌که در زمان حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، این جنگ به اوج خود رسید و یکی از بهترین اولاد ابوالبشر را شهید کرد. از این رو، قیام امام عصر علیه‌السلام در ادامه‌ی همان جنگ است، زیرا به پیروزی نهایی یعنی از بین بردن تمام آثار باطل و برقراری حق و حقیقت در سراسر جهان منتهی می‌شود. در حقیقت، آن حضرت خون امام حسین علیه‌السلام را طلب کرده و کسانی که در این مبارزه شرکت کنند، در رکاب امام زمان علیه‌السلام موفق به طلب خون آن بزرگوار شده‌اند.[۱۳] امام باقر علیه‌السلام در تأویل آیه‌ی مبارکه‌ی:

«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً» (اسراء: ۳۳)

«و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده‌روی کند، زیرا او [از طرف شرع] یاری شده است».

فرمودند:

«هُوَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ علیه‌السلام قُتِلَ مَظْلُوماً وَ نَحْنُ اوليَاؤُهُ، و الْقَائِمُ مِنَّا إِذَا قَامَ طَلَبَ بِثَأْرِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام فَیَقْتُلُ حَتَّى يُقَالَ قَدْ أَسْرَفَ فِي الْقَتْل»:[۱۴]

بنابراین، مأموریت انتقام از قاتلان اباعبدالله علیه‌السلام، به عهده‌ی امام زمان علیه‌السلام گذاشته شده است. حال با توجه به این که در زمان ظهور حضرت قاتلان آن حضرت در دنیا نیستند که مورد انتقام قرار گیرند، این مأموریت چگونه صورت عمل به خود خواهد گرفت؟ در این مورد دو معنا به نظر می‌رسد:

١. تمامی قاتلین و دشمنانی که انبیا و امامان معصوم علیهم‌السلام از جمله امام حسین علیه‌السلام را به قتل رساندند، رجعت داده و زنده می‌شوند و در همین دنیا به دست امام زمان علیه‌السلام محاکمه شده و به سزای اعمالشان می‌رسند.[۱۵] از جمله روایاتی که به انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین علیه‌السلام تصریح دارد، روایتی است که ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیه‌السلام به این مضمون نقل نموده است که زمانی که در روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام و یارانشان به دست شقی‌ترین انسان‌ها به شهادت رسیدند، فرشتگان الاهی از این پیشامد بسیار ناراحت شدند و به درگاه الاهی شکایت بردند. خداوند متعال ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدی علیه‌السلام به آنان فرمودند:

«بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ»:[۱۶]

«به وسیله‌ی این قائم از (قاتلان امام حسین و یارانشان) انتقام خواهم گرفت».

۲. امام عصر علیه‌السلام از افرادی که به فعل پیشینیان خود، یعنی شهادت امام حسین علیه‌السلام راضی بوده‌اند، نیز انتقام می‌گیرند. این مطلب در روایتی از امام رضا علیه‌السلام به این مضمون نقل شده که ایشان فرمودند:

«امام عصر علیه‌السلام به هنگام قیام خویش، فرزندان قاتلان امام حسین علیه‌السلام را که از کردار پدرانشان در مورد قتل آن حضرت راضی باشند و به این عمل فخر نمایند، به قتل می‌رساند، زیرا کسی که به عملی راضی باشد، مانند این است که این عمل از او صادر شده باشد و اگر مردی در مشرق کشته شود و مردی در مغرب راضی به قتل او باشد، شخص راضی در نزد خدا شریک قاتل است».[۱۷]

  1. طوسی، مصباح المتهجد، ص ۷۴؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸۳، ص ۸۱.
  2. «مُجَاهَدَتُكَ فِي اللهِ ذَاتُ مَشِيَّةِ الله؛ جهاد تو در راه خدا ذات مشیت الاهی است.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۳۷ و ج ۹۹، ص ۹۳. «مُقَارَعَتُكَ فِي اللهِ ذَاتُ انْتِقَامِ الله؛ مقاومت تو در راه خدا ذات انتقام الاهی است.» همان. «الطَالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِكَرْبَلَاء؛ طلب کننده‌ی خون شهید کربلا.» سيدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷. «الْمُطَالِبُ بِكَرْبَلَاء؛ مطالبه کننده‌ی کربلا.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۷. «الثَّائِرَ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلَاء؛ قصاص گیرنده‌ی خون شهید کربلا.» همان، ص ۸۶. «الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ و أبناء الأنبياء؛ طلب کننده‌ی خون پایمال شده پیامبران و فرزندان پیامبران» سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷. «طَالِبَ ثَارِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاء؛ طلب کننده‌ی خون پیامبران و فرزندان پیامبران.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۶. «الثَائِرِ بِأَمرِك؛ خوانخواه به فرمان الاهی.» احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۴؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۴ و ج ۹۹، ص ۸۲. «ثَارَ الله؛ خون طلب شده‌ی الاهی.» مجلسی، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۶. «الْوِتْرِ الْمَوْتُور؛ خون بر زمین مانده.» همان، همان‌جا، ص ۱۰۲.
  3. ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج ۵، ص ۴۶۴.
  4. همان، همان‌جا.
  5. راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص ۸۲۲.
  6. سید نژاد، ۱۳۸۳ ه. ش، چهره‌ی امام مهدی علیه‌السلام در آيينه‌ی القاب. نشريه موعود. ش ۳۴. ص ۳۴.
  7. طوسی، غیبت طوسی، ص ۱۴۸.
  8. سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.
  9. سید نژاد، چهره‌ی امام مهدی در آیینه‌ی القاب، ص ۳۴.
  10. کلینی، کافی، ج ۸، ص ۲۳۳.
  11. ر.ک: مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۳.
  12. «پس، از خداوند می‌خواهم که خونخواهی تو را با امامی پیروزمند از خاندان محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله روزیم نماید». مصباح المتهجد، ص ۷۷۴.
  13. زمردیان، ندبه و نشاط، ص ۵۴۳. و ۵۴۴.
  14. «منظور (از این آیه) امام حسین علیه‌السلام هستند، (زیرا). او مظلومانه کشته شد و ما (امامان) سرپرستان او هستیم. هنگامی که قائم ما خاندان قیام کند، خون امام حسین علیه‌السلام را طلب می‌کند، او به قدری (از قاتلان امام حسین را) می‌کشد که گفته می‌شود: در کشتن اسراف می‌کند». عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۲۹۰.
  15. رفیعی، تفسير و شرح دعای ندبه، ص ۲۲۵.
  16. ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۶۰.
  17. ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج ۱، ص ۲۷۳.